قلب و عقل

قلب و عقل

در پاره اى احاديث ، «قلب (دل)» ، جايگاه عقل و ادراك معرّفى شده، در حالى كه در پاره اى ديگر ، «دِماغ (مغز)»، جايگاه ادراك دانسته شده است . آيا اين دو دسته احاديث ، با يكديگر تعارض دارند يا ادراكات انسانى ، دو جايگاه دارند و «قلب» و «دماغ»، دو مركز شناخت و در عرض يكديگرند و يا اين كه دو مركزند و در طول يكديگر واقع شده اند؟

در پاره اى احاديث ، «قلب (دل)» ، جايگاه عقل و ادراك معرّفى شده، در حالى كه در پاره اى ديگر ، «دِماغ (مغز)»، جايگاه ادراك دانسته شده است . آيا اين دو دسته احاديث ، با يكديگر تعارض دارند يا ادراكات انسانى ، دو جايگاه دارند و «قلب» و «دماغ»، دو مركز شناخت و در عرض يكديگرند و يا اين كه دو مركزند و در طول يكديگر واقع شده اند؟
پاسخ اين است كه در اين احاديث، تعارضى نيست و حلّ مسئله ، در اين نكته نهفته است كه واژه «قلب»، در متون اسلامى به چهار معنا به كار رفته است :
۱ . تصفيه كننده خون ،
۲ . خرد ،
۳ . جايگاه شناخت شهودى ،
۴ . روح .
قلب به معناى چهارم، منشأ اصلى تمام ادراكات انسانى است و احاديثى كه قلب را جايگاه خرد مى دانند، به اين معنا اشاره دارند. در اين صورت، مغز ـ كه به حواس پنجگانه مربوط است ـ در طول قلب قرار دارد، نه در عرض آن .
بر اين پايه ، هم مى توان گفت كه جايگاه خرد، دماغ است؛ زيرا ادراكات انسانى، از طريق مغز به روح منتقل مى گردند ، و هم مى توان گفت كه جايگاه خرد، قلب است؛ زيرا هنگامى كه قلب به معناى روح باشد ، مبدأ تمام ادراكات حسى، عقلى و شهودى است .