تأثير حديث بر علوم اسلامی - صفحه 3

سر مقاله

تأثير حديث بر علوم اسلامى

در سرمقاله شماره پيشين، از نگاه«تمدّنى به روايات» سخن رفت و در آن جا بيان شد كه در نگاه تمدنى، تأثير حديث بر علوم اسلامى، فرهنگ و ادبيات، فنون و هنر بايد منظور گردد. اينك در اين سرمقاله، تأثير حديث بر علوم اسلامى، به عنوان يكى از شاخه هاى نگاه تمدنى، موضوع بحث قرار مى گيرد.
يكى از ابعاد نگاه تمدنى به حديث، بررسى تأثير آن بر علوم و دانش هاى مختلفى است كه در جامعه اسلامى رشد يافته اند، خواه آنها را علوم اسلامي بدانيم يا دانش مسلمين. اين تأثير، ممكن است در تأسيس و توليد آن دانش باشد و يا در گسترش و توسعه آن.
براى تبيين مسأله، مطالبي در چند بند ارائه مي‌گردد:
يكم. تاكنون، تعريف روشن، دقيق و مستندى از علوم اسلامي در دست نيست؛ بلكه مى توان گفت ارائه چنين تعريفى، ناشدنى و لااقل دشوار است؛ چرا كه اين عنوان، تعبيرى انتزاعى است و مى تواند با نگاه هاى متفاوت، سعه و ضيق پيدا كند. بلى! مى توان برخى قيود سلبى يا ايجابى را منظور نمود و تا حدودى روشن گرى كرد، مانند اين كه بگوييم: «علوم اسلامى به دانش هايى گفته مى شود که:
1. توسط مسلمانان رونق گرفته باشند؛
2. در فضاى فرهنگ اسلامى نشو و نما يافته باشند؛
3. محصول تعامل ميان تأملات بشرى و متون دينى باشند».
در اين‌جا، براى به تصوير كشيدن اين دشوارى، سه سخن را از سه پژوهشگر مى آوريم:
1. علامه سيدحسن صدر، در كتاب تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام، علوم اسلامى را بر چهارده شاخه از دانش ها اطلاق مى كند و البته بحث تحليلى و تعريفى، انجام نداده است. به سخن او بنگريد:
و مع ذلك فهو جامع للمؤسسين لكل علوم الاسلام والاربعة عشر طائفة من مشاهير كل علم من طوائف العلماء الأعلام المصنّفين فى: 1. علم النحو، 2. والصرف، 3. واللغة، 4. والمعانى والبيان والبديع، 5. والعَروض، 6. والشعر، 7. والسير والتواريخ الإسلامية وعلم الرجال وأحوال الرواة وعلم الفِرق والأديان 8. وعلم الحديث، 9. وعلم الدراية، 10. وعلم الفقه، 11. واُصول الفقه، 12. وعلوم القرآن، 13. وعلم الكلام والعقائد، 14. وعلم الاخلاق. ۱

1.سيس الشيعة لعلوم الاسلام، ص۳۸

صفحه از 8