تاريخ : دوشنبه 1393/4/2 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 30494
سیاست از نظر امام حسن مجتبی سلام الله علیه
ما باید پیغمبری فکر کنیم، یعنی با جهان رابطه حسنه داشته باشیم، مگر آنها بد کنند که ما ناچاریم قیام کنیم؛ وگرنه اساس بر این است که ما نسبت به تمام مردم روی زمین عادل و عاقل باشیم.
قرآن و روایات اهل بیت(ع) برای زندگی با همه مردم دنیا دستورالعمل دارد
به گزارشخبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آیتالله جوادی آملی در مراسم افتتاحیه کنگره بینالمللی سبط النبی(ع) که صبح روز یکشنبه اول تیرماه در سالن اجلاس سران برگزار شد، طی پیامی تصویری به تبیین جایگاه امام حسن مجتبی(ع)، تفسیر سخنی از ایشان در باب سیاست و بیان نکاتی در باب مرگ پرداخت.
ایشان در ابتدا با اشاره به این مطلب که امام مجتبی(ع) همانند سایر ائمه(ع) انسان کامل است عنوان کرد: منظور این است که ایشان مظهر غیب و شهادت ذات اقدس اله است و جهان را به شکلی میبیند و اداره میکند که هم با گذشته هماهنگ باشد و هم با وضع فعلی و هم با آینده یعنی ابدیت.
ایشان همچنین با بیان این که دودمان و خاندان عصمت و طهارت(ع) به ما فهماندهاند که انسان مرگ را میمیراند و نه این که بمیرد، اظهار کرد: انسان برای همیشه به اذن خدا زنده است و از دنیا به برزخ و از برزخ به صاحره معاد و از صحنه معاد به بهشت، إن شاءالله، میرود. پس موجودی است دائمی و دوام حیات انسان به ادامه ذات اقدس اله است. آن که حی لایموت بالذات است خداست و خدا انسان را به طرزی آفرید که هنرمندانه مرگ را میمیراند و با مردن از پوست به در میآید و نه این که بپوسد.
آیتالله جوادی آملی با اشاره به بیانی از امام حسین(ع) در باب مرگ که در روز عاشورا بیان شده است، آن را شاخصی برای تفکر الهی در مورد مرگ دانست و عنوان کرد: ایشان میفرماید مرگ گودال نیست مرگ پل است و انسان که میمیرد از پل عبور میکند، نه این که در گودال فرو برود. این تفکر انسان را الهی بار میآورد.
این مرجع تقلید با اشاره به این که وجود مبارک امام مجتبی(ع) با این تفکر الهی و با همراه بودن با غیب و شهادت در همه مراحل زندگی، رهبری امت را بعد از امیر مؤمنان(ع) به عهده گرفت، بر اساس سخنی از ایشان، گفت: وجود مبارک امام حسن مجتبی(ع) در دوران کودکی و یا دوران نوجوانی و همچنین در دوران جوانی و میانسالی هم آسمان ظاهر را میبیند که کافر و مسلمان میتوانند در آن پرواز کنند و مطلع شوند و هم آسمان غیب را میبیند که خدا در قرآن فرمود درهای آسمان غیب به روی کفار باز نمیشود.
ایشان همچنین در پیام خود با اشاره به سخنی از امام مجتبی(ع) که مرحوم کلینی آن را نقل کرده است، مبنی بر این که «کونوا اوعیة العلم و مصابیح الهدی» گفت: ایشان هم برای اندیشه رهنمود دارد و هم برای انگیزه و میگوید در بخش اندیشه ظرف دانش باشید و مغزتان را، جانتان را، پایگاه علمیتان را با قصه خرافات و حرفهای عاطل و باطل پر نکنید. یا بفهمید یا گوش کنید تا بفهمید؛ این بخش اندیشه. از طرف دیگر هم میگوید که چراغ هدایت باشید تا هم راه خود را ببینید و هم به دیگران راه بدهید؛ نه بیراهه بروید و نه راه کسی را ببندید.
آیتالله جوادی آملی افزود: مستحضر هستید که راه را خدا مشخص کرد و چراغ را در درون ما روشن کرد؛ با وحی از بیرون و با فطرت و عقل از درون. این چراغ روشن و شفاف را به ما داد تا راه ببینیم و برویم و نه راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم.
این دانشمند بزرگ جهان اسلام با اشاره به پاسخ امام حسن مجتبی(ع) در پرسشی از ایشان مبنی بر چیستی سیاست، گفت: مستحضرید در زیارت جامعه امام هادی(ع) آمده است و در مزار اهل بیت(ع) و در مشاهد مشرفه عرض میکنیم که «السلام علیکم یا ساسة العباد؛ سلام بر شما ای سیاستمداران بندگان الهی». و امام مجتبی به عنوان یک سیاسی واقعی گفتند سیاست این است که «ان ترعی حقوق الله و حقوق الاحیاء و حقوق الاموات».
آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: بر این اساس سیاست این است که رابطه خود را با خدا، از نظر شناخت خدا، اسماء و اوصاف خدا، افعال و احوال و آثار خدا، رهنمودهای خدا، عمل به دستورهای خدا، مستحکم کنید. همچنین باید رابطهتان را با زندهها مراعات کنید و آن که انسان است رابطه انسانیتان را با او حفظ کنید، به کسی خیانت نکنید و در عهد و پیمانتان وفادار باشید و خیر دیگران را بخواهید و حقوق احیاء را زنده کنید. برخیها مسلماناند، برخیها اهل کتاباند، برخیها کافرند؛ و فرمود شما به احدی ظلم نکنید، ظلم حرام است؛ ولو نسبت به کافر؛ مگر آن که آن کافر بخواهد محارب باشد و مسلمانان را آزار کند. بخش سوم و ضلع سوم هم اموات هستند و گفت حقوق اموات را رعایت کنید. آنهایی که کاری کردند، کتابی نوشتند، مدرسهای ساختند، راهی را احداث کردند، پلی ساختند و خدماتی به جامعه کردند حق آنها را رعایت کنید.
ایشان در مورد رابطه انسان با جوامع بشری عنوان کرد: سیاست این است که انسان رابطهاش را با جوامع بشری در سه بخش، هم بخش ملی و محلی و هم بخش منطقهای و هم بخش بینالمللی حفظ کند. رابطه با مسلمانان بخش ملی ماست. در بخش رابطه با اهل کتاب که خدا و وحی و نبوت را قبول دارند بخش منطقهای ماست و بخش سوم بخش بینالمللی ماست. زیرا ذات اقدس اله پیغمبر(ص) را به عنوان «رحمة للعالیمن» فرستاد و کتاب او را «ذکر للبشر»، «نذیرا للبشر»، «نذیرا للعالمین» و«کافة للناس» فرستاد.
آیتالله جوادی آملی افزود: ما باید پیغمبری فکر کنیم، یعنی با جهان رابطه حسنه داشته باشیم مگر آنها بد کنند که ما ناچاریم قیام کنیم؛ وگرنه اساس بر این است که ما نسبت به تمام مردم روی زمین عادل و عاقل باشیم.
قرآن و روایات اهل بیت(ع) برای زندگی با همه مردم دنیا دستورالعمل دارد
ایشان با بیان این که انسانها بر روی زمین چند دستهاند، اظهار کرد: یک عده هستند که نه شما آنها را میشناسید و نه آنها شما را می شناسند و از نزدیک رابطهای ندارید ولی اگر خواستید رابطهای برقرار کنید باید عاقلانه و عادلانه باشد. یک عده هستند که با هم اختلاف دارید، یک عده هستند مخالف شما هستند، یک عده هستند محارب شما هستند و یک عده هستند دوستان شما هستند. بنابراین پنج گروه بر روی کره زمین زندگی میکنند که برای این اقوام پنجگانه قرآن و روایات اهل بیت(ع) دستوری دارد که با این پنج گروه چگونه زندگی کنید. بنابراین نه فقط حقوق مسلمانان را، نه فقط حقوق اهل کتاب را، بلکه حقوق زندهها را باید توجه داشت.
ایشان با اشاره به حق گذشتگان نیز بیان کرد: آنان که سهمی در ساخته شدن این مملکت داشتهاند، مخصوصاً مراجع ماضین، بالاخص امام(ره)، مخصوصاً شهدا، مخصوصاً کسانی که پیشگامان شهادت بودهاند و این کشور را از ذلت به عزت درآوردهاند همواره باید حقوق اینها را رعایت کنیم و وصیتنامههای اینها را محترم بشماریم و راه اینها را پر رهرو قرار بدهیم.
آیتالله جوادی آملی در بخش دیگری از پیام خود با اشاره مجدد به مسئله مرگ و با بیان این که بر اساس گفته امام مجتبی(ع) ایشان خود را هرگز مرده نمیبیند، اظهار کرد: ایشان فرمود انسان تو مرگ را میمیرانی، برای این که وقتی مرگ پیش آمد، در مصاف با مرگ مقداری آسیب میبینی اما مرگ را چماله و مچاله میکنی و زیر پایت دفن میکنی. وارد برزخ میشوی و تو هستی و مرگ نیست. وارد صحنه معاد میشوی و تو هستی و مرگ نیست و انشاءالله وارد بهشت میشوی و تو هستی و مرگ نیست. مرگ همین این طرف است و نه آن طرف. انسان است که مرگ را میمیراند و انسان است که مظهر حیات ابدی ذات اقدس اله است و نمیمیرد. آن که نمرده است و نمیرد خداست و بنده خدا در سایه لطف خدا این آثار را دارد. افرادی هم که عالمانه خدمت کردهاند و دیگرانی هم که این چنین هستند هموراه زندهاند.