مطالعه کتاب خرید کتاب دانلود کتاب
عنوان کتاب : تاريخ أهل البيت نقلا عن الأئمة(ع)
جستجو در Lib.ir

تاريخ أهل البيت نقلا عن الأئمة(ع)

اين اثر، رساله اى مختصر در تاريخ چهارده معصوم عليهم السلام است كه روايت جهضمى( 250 م) اما منسوب به ابن ابى ثلج( 325 م) است و پيش از اين در مجموعه نفيسه با عنوان تاريخ ائمه منتشر شده است.

اين اثر، رساله اى مختصر در تاريخ چهارده معصوم عليهم السلام است كه روايت جهضمى( ۲۵۰ م) اما منسوب به ابن ابى ثلج( ۳۲۵ م) است و پيش از اين در مجموعه نفيسه با عنوان تاريخ ائمه منتشر شده است.

موضوع‏

اين رساله در محورهاى مشخصى از هر يك از معصومان سخن گفته است: ۱- تاريخ وفات ۲- فرزندان ۳- مادران ۴- القاب ۵- كنيه ها ۶- مدفن ۷- باب ها.

مؤلف در هر يك از اين محورها به نام پيامبر يا امام اشاره كرده و گاه در چند كلمه، مطالب خود را بدون سند مجزا بيان مى كند جز آنكه در ابتداى نقل خود گاه راوى اصلى را نام برده است.

اين اثر اخيراً توسط سيد محمدرضا حسينى جلالى تحقيق شده و به صورت كتاب مستقل در آمده كه البته بخشى از آن مقدمه و بخشى هم پاورقى‏هاست و به نسخه ها و همچنين مطالب مشابه در منابع ديگر اشاره مى كند. وى در مقدمه طولانى كتاب به اسناد آن اشاره كرده كه عبارتند از: ابن خشاب و حسين بن حمدان خصيبى‏

مؤلف‏

اين اثر پيش‏تر به ابن ابى الثلج بغدادى( ۳۲۵ م) نسبت داده مى‏شد، ليكن محقق معاصر سيد محمدرضا حسينى جلالى اين رساله را به پنج نفر نسبت داده است: ۱- نصر بن على جهضمى ۲- امام رضا عليه السلام ۳- احمد بن محمد فاريابى ۴- ابن ابى الثلج بغدادى ۵- ابن خشاب.

وى معتقد است با توجه به اينكه بيشتر نصوص كتاب از ائمه اخير نقل شده است به نظر مى رسد اين روايات، اصلى واحد داشته كه افراد مختلف آن را نقل كرده‏اند و به هر يك از ايشان نسبت داده شده است. جهضمى كه فقط برخى از روايات را نقل كرده از راويان اهل سنت به شمار مى رود. سيد بن طاووس و شيخ حر عاملى اين رساله را به او نسبت داده اند. بر روى نسخه تركى كتاب به نام امام هشتم اشاره شده ولى آن حضرت هم مؤلف اثر نيست بلكه برخى روايات به ايشان مى رسد. سزگين، اين رساله را به فريابى نسبت داده كه او راوى از نصر جهضمى است ولى محقق كتاب، اين نسبت را هم ناتمام مى‏داند. چهارمين نفرى كه كتاب به او منسوب است ابن ابى‏ثلج است ولى برخى روايات، از متاخرين وى نيز نقل شده است. همچنين است نسبت كتاب به ابن خشاب يا خصيبى.

به هر حال اين نقل در دوره‏ هاى مختلف از افراد متعدد نقل شده و مؤلف واحدى ندارد.