الروافض است. از نظر محدّث اُرموى (مصححِ نقض)، رازى، مؤلّف بعض فضائح الروافض را مىشناخته و به كتاب تاريخ الأيام و الأنام وى نيز دسترسى داشته است؛ امّا اين كه به صراحت از نام وى ياد نكرده، حتماً سرّى داشته است.۱
از نگاه رازى، ادّعاى بيست و پنج سال شيعه بودن مؤلّفِ بعض فضائح الروافض، پندارى همه دروغ است و او غالى، اخبارى و حشوى بوده و در اين كتاب، شبهات غُلات، اخباريه و ديصانيه را آورده است، از اين رو، ادّعاها و اتّهامات وى عليه شيعه، آراى اصوليان مذهب شيعه به شمار نمىآيد.۲
از اين سخن وى چنين بر مىآيد كه اصوليان شيعه، نمايندگان و نظريهپردازان مذهب شيعه اند، نه اخباريان و غاليان؛ ليكن وى مراد خود از اصوليان را در هيچ جاى كتاب خود به روشنى بيان نكرده است؛ امّا از استنادات وى در سراسر كتاب به آراى بزرگانى چون: شيخ مفيد، سيّد مرتضى، شيخ طوسى، علّامه طبرسى، ابو الفتوح رازى و ... چنين بر مىآيد كه عالمانى در چنين رده علمى، چنين نمايندگى را در تبيين نظريه شيعه اماميه دارند، نه ديگران. چالش عمده عبد الجليل رازى با مؤلّف بعض فضائح الروافض، موضوع امامت و شرايط امام است و اين بحث، سهم قابل توجّهى از مباحث نقض را به خود اختصاص داده است؛ البته در كنار امامت، آموزههاى كلامى ديگرى نيز بحث شده است.
رازى در ادلّه و براهين امامت، صاحب اثر ديگرى است كه ظاهراً در نقض از آن بهره برده و مواردى بدان استناد جسته است. به سخن خود رازى، نام اين كتاب البراهين فى إمامة أمير المؤمنين است و موضوع آن «بيان آيت و وجه خبر و دلالت بر امامت به سمع» است.۳
ب. مقصود از عبارتِ «بنمايههاى قرآنى» در عنوان مقاله، مبانى و آراى تفسيرى،