659
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

1 / 17

ابو عثمان نَهْدى‏۱

۱۷۳۰.الطبقات الكبرى- به نقل از مالك بن اسماعيل نَهْدى -: ابو عثمان نَهدى ، از ساكنان كوفه بود ؛ ولى بنى‏نَهد در كوفه ، خانه‏اى نداشتند. هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد، او از كوفه به بصره رفت و گفت: من در شهرى كه در آن ، پسر دختر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كشته شد ، اقامت نمى‏كنم .۲

۱۷۳۱.تهذيب الكمال- به نقل از عبد القاهر بن سَرىْ، از پدرش، از جدّش -: ابو عثمان نَهْدى، از طايفه قُضاعه، [زمان ]پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را درك كرد ؛ ولى ايشان را نديد . وى مقيم كوفه بود ؛ ولى هنگامى كه حسين عليه السلام كشته شد، به بصره رفت و گفت: من در شهرى كه در آن ، پسر دختر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كشته شد ، اقامت نمى‏كنم.۳

1 / 18

بِشر بن غالب‏۴

۱۷۳۲.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از عبد اللَّه بن شَريك -: بِشر بن غالب را ديدم كه به خاطر پشيمانى از كمك نكردن به حسين عليه السلام، بر روى قبر وى ، غلت مى‏زد.۵

1.ابو عثمان، عبد الرحمان بن مُلّ بن عمرو نَهْدى، از طايفه قُضاعه بود . او زمان جاهلى و زمان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را درك كرده بود ؛ ولى پيامبر خدا را نديده بود. وى در دوران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله اسلام آورد و در دوران عمر ، وارد مدينه شد و در تعدادى از جنگ‏ها شركت كرد. وى از تعدادى از صحابيان حديث نقل كرده است. او با سلمان فارسى به مدّت دوازده سال ، رفيق بود . وى ، بزرگ قومش به شمار مى‏رفت ، بسيار عبادت مى‏كرد و قرآن را به خوبى قرائت مى‏كرد . او شصت بار حج و عمره به جا آورد و در سال ۸۱ يا ۹۵ يا ۱۰۰ ق ، در بصره در گذشت.

2.كانَ أبو عُثمانَ النَّهدِيُّ مِن ساكِنِي الكوفَةِ ، ولَم يَكُن لَهُ بِها دارٌ لِبَني نَهدٍ ، فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام تَحَوَّلَ ، فَنَزَلَ البَصرَةَ ، وقالَ : لا أسكُنُ بَلَداً قُتِلَ فيهِ ابنُ بِنتِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله (الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۹۸ ، تاريخ الطبرى : ج ۱۱ «المنتخب من ذيل المذيل» ص ۶۳۲) .

3.كانَ أبو عُثمانَ النَّهدِيُّ مِن قُضاعَةَ ، وأدرَكَ النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه و آله ولَم يَرَهُ ، وكانَ مِن ساكِنِي الكوفَةِ ، فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام تَحَوَّلَ إلَى البَصرَةِ ، وقالَ : لا أسكُنُ بَلَداً قُتِلَ فيهِ ابنُ بِنتِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله (تهذيب الكمال : ج ۱۷ ص ۴۲۷ ، تاريخ دمشق : ج ۳۵ ص ۴۷۵) .

4.ر . ك : ج ۱ ص ۶۳۰ .

5.رَأَيتُ بِشرَ بنَ غالِبٍ يَتَمَرَّغُ عَلى‏ قَبرِ الحُسَينِ عليه السلام نَدامَةً عَلى‏ ما فاتَهُ مِن نَصرِهِ (الطبقات الكبرى / الطبقة الخامسة من الصحابة : ج ۱ ص ۵۰۱ ح ۴۶۲) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
658

عبيد اللَّه گفت: خيانت و پليدىِ تو را فهميدم! اگر روزى از من جدا شوى، چنان به زمينت مى‏زنم كه تكّه بزرگت مويَت باشد .۱

۱۷۲۸.تذكرة الخواصّ- به نقل از شَعْبى -: قيس بن عُباد، نزد عبيد اللَّه بن زياد بود . ابن زياد به وى گفت: نظرت در باره من و حسين چيست؟
قيس گفت: روز قيامت ، جد و پدر و مادر او مى‏آيند و شفاعتش مى‏كنند و جَد و پدر و مادر تو هم مى‏آيند و تو را شفاعت مى‏كنند !
ابن زياد ، خشمگين شد و او را از مجلس ، بيرون كرد .۲

1 / 16

حارثة بن بدر۳

۱۷۲۹.وفيات الاعيان: عبيد اللَّه بن زياد به حارثة بن بدرِ غُدانى (/ غدايى) گفت: در باره من و حسين در روز قيامت ، چه مى‏گويى؟
حارثه گفت: پدر و جدّ حسين، او را شفاعت مى‏كنند و پدر و جدّ تو هم تو را شفاعت مى‏كنند!۴

1.قالَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ لِقَيسِ بنِ عُبادٍ : ما تَقولُ فِيَّ وفِي الحُسَينِ ؟ فَقالَ : أعفِني أعفاكَ اللَّهُ ! فَقالَ : لَتَقولَنَّ . قالَ : يَجي‏ءُ أبوهُ يَومَ القِيامَةِ فَيَشفَعُ لَهُ ، ويَجي‏ءُ أبوكَ فَيَشفَعُ لَكَ . قالَ : قَد عَلِمتُ غَشَّكَ وخُبثَكَ ، لَئِن فارَقتَني يَوماً لَأَضَعَنَّ بِالأَرضِ أكثَرَكَ شَعراً (عيون الأخبار ، ابن قتيبة : ج ۲ ص ۱۹۷) .

2.كانَ عِندَ ابنِ زِيادٍ قَيسُ بنُ عُبادٍ ، فَقالَ لَهُ ابنُ زِيادٍ : ما تَقولُ فِيَّ وفي حُسَينٍ ؟ فَقالَ : يَأتي يَومَ القِيامَةِ جَدُّهُ وأبوهُ واُمُّهُ فَيَشفَعونَ فيهِ ، ويَأتي جَدُّكَ وأبوكَ واُمُّكَ فَيَشفَعونَ فيكَ ، فَغَضِبَ ابنُ زِيادٍ ، وأقامَهُ مِنَ المَجلِسِ (تذكرة الخواصّ : ص ۲۵۷) .

3.حارثة بن بدر بن حُصَين تميمى غدايى ، از تابعيان و اهل بصره بود و دوران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را درك كرده بود ؛ ولى ايشان را نديده بود. وى ، شاعر و چابك‏سوار بنى تميم بود . امام على عليه السلام به خاطر مفسد و مُحارب بودنش، خون او را هدر اعلام كرد ؛ امّا پيش از آن كه به وى دست بيابند، توبه كرد و سعيد بن قيس براى او نزد امام على عليه السلام شفاعت كرد و امام عليه السلام او را بخشيد. وى ، دوست زياد بن ابيه بود و در نزد او جايگاهى داشت و در جنگ اَزرَقيان، فرمانده اهل بصره بود. امام على عليه السلام او را مأمور جنگ با خوارج كرد ؛ ولى خوارج، او را در اطراف اهواز ، شكست دادند و وقتى به او نزديك شدند ، با همراهانش سوار كِشتى شد و با آنها در سال ۶۴ ق ، غرق گرديد.

4.قالَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ لِحارِثَةَ بنِ بَدرٍ الغُدانِيُّ : ما تَقولُ فِيَّ وفِي الحُسَينِ يَومَ القِيامَةِ ؟ قالَ : يَشفَعُ لَهُ أبوهُ وجَدُّهُ صلى اللَّه عليه و آله ، ويَشفَعُ لَكَ أبوكَ وجَدُّكَ (وفيات الأعيان : ج ۶ ص ۳۵۳) .

تعداد بازدید : 128709
صفحه از 992
پرینت  ارسال به