دورانديشى و ژرفنگرى» مى داند وتأكيد مى كند كه دگرگون سازى انديشه و موضع دشمن ، با نيك گفتارى و زيبا كردارى ، بسى سهل تر و كارآمدتر است تا به آوردگاه كشاندن دشمن ، و چونان شيوه اى از جمله در جهت «استصلاح» و به نيكى وا داشتن مخاصمانى كه بد كرده اند ، اثر مى گذارد . اين همه ، نشان آن است كه امام ، با حركت در جهت تبديل دشمن به دوست و مصالحه هوشيارانه با دشمن ، سياست تشنّج زدايى را پيشه كرده است و براى استقرار امنيت داخلى ، بر سياست تشنج زدايى تأكيد مى كرده است .
3 . هوشيارى و زمان شناسى
امام على عليه السلام ، در كنار تأكيد بر سياست تشنج زدايى و حركت به سوى حياتى مسالمت آميز و مصالحه با دشمن ، به هوشيارى و حزم انديشى در برابر دشمن نيز تأكيد مى كرد . امام ، بر اين نكته پاى مى فشرد كه مؤمنان ، نبايد دشمن را خُرد بشمارند و بويژه در برابر دشمنانى كه دشمنى خود را اظهار نمى كنند ، بايد نهايت هوشيارى را معمول دارند و آمادگى لازم را براى برخورد و رويارويى در زمانِ مناسب ، و هنگام بروز و ظهور حوادث ، هرگز از دست ندهند و بدانند كه اگر آنها در خواب فراموشى فرو روند ، دشمن ، هرگز غافل نخواهد ماند .
4 . پرهيز از رعب آفرينى و وحشت گسترى
امام على عليه السلام در حكومت خود ، در برابر متخلّفان ومخالفان ، هرگز به رعب آفرينى و وحشت گسترى توسّل نمى جست . آن بزرگوار ، حتى در برخورد با عوامل ضدّ امنيتى نيز از سياست رعب و وحشت و خشونت هاى غير قانونى بهره نمى گرفت . امام ، هرگز بر اساس گمان و تخمين و احتمال با مردمان برخورد نمى كرد و هرگز پيش از وقوع جُرم،متّهمان و مظنونان به اقدامات ضد امنيتى را عقوبت نمى كرد.