جواهر الکلمات فيما يتعلق بأحوال الرواة - صفحه 332

قمرى و احتمالاً از جمله شاگردان سيد محمّد مجاهد فرزند صاحب رياض است و در سال 1240 در قيد حيات بوده است .
از اشتهار وى به «هزارجريبى» معلوم مى شود كه اصل وى از هزارجريب است كه منطقه اى در مازندران در محدوده شهر سارى است. در كتاب تاريخ عتبات آمده است كه خاندان هزارجريبى ها در كربلا معروف بوده اند و از ايشان شخصيّت ها و علماى معروفى ظهور نموده كه در كتب تراجم از آنها ياد گرديده ، ولى در بين آنها از مؤلف رساله حاضر ذكرى به ميان نيامده است.

جواهر الكلمات فيما يتعلق بأحوال الرواة

اين كتاب كه در سده سيزدهم و بر پايه نظريات علماى اصول نگارش يافته ، قواعدى است در شناخت احوال راويان حديث و چگونگى تشخيص راوى مورد اعتماد از غير معتمد و نيز قواعدى كه در علم رجال بدان ها نياز است . مؤلف در آن از انواع خبر از جهت سند يا متن ، به صورت استدلالى با نقل نظر علماى معروف اين فن با ردّ و ايراد بر آنها بحث نموده و كتابش را در يك مقدمه و چند مقصد ترتيب داده كه عنوان مباحث آن چنين است:
مقدمه : شامل سه مطلب : (في تعريف علم الرجال ؛ في بيان موضوع علم الرجال ، في بيان الحاجة إلى علم الرجال) ؛
المقصد الاول : في تقسيم خبر الواحد ؛
المقصد الثاني : في انواع تحمل الحديث ؛
المقصد الثالث : في بيان ان العدل الواحد هل يكفى في التركية ام لا؟
المقصد الرابع : في بيان اسباب المدح والقدح ؛
المقصد الخامس : في بيان الفاظ اُخر في المدح والذم ؛
المقصد السادس : اسباب القدح ؛

صفحه از 500