شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 66

و بر اين كه قادر عالم مختار حكيم حىّ مُدرك مريد سميع بصير متكلّم صادقِ باقى است ، از افتتاح دعاى ارشاد نما مُبَرهن است ، و از براى حصول نجات و رفع درجات دنيا و عقبا / 10 / [ و اثبات صانع ] كافى است كه خلق راه يابند از اين كه به محض فضل و كَرَم از ظلمت آباد عدم ، افاضه چنين نورى نموده كه در عالم وجود ، از آن اعلا و اعظم ، تصوّر نتوان نمودن و بى وجود آورنده اى ۱ كه جايز نباشد عدم او ، و نتواند بود كه هرگز نباشد و وجود او از مقتضاى ذاتش باشد و از غير نباشد ، نمى تواند وجود يابد .
آيا نمى بينى كه هيچ كارى از كارها كه خواهش دارى ، حصول آنها را هرگز به خودى خود حاصل نمى تواند شد ، و هيچ ذره اى از ذرّات اين انجمن و پَر كاهى در اين خرمن ، بى آن كه محرّكى او را حركت دهد ، از جاى خود نمى جنبد ، و اگر چيزى كه نبودن او جايز است ، مى توانست بى سببى هست شود ، بايست در عالم وجود ، نمودارى از آن به نظر رسد ؟ و اين معنى دالّ است بر اين كه چيزى كه تواند نباشد ، بى فاعلى نمى باشد .

[ دليل حدوث عالم ]

و از مقدّمه دعاى هدايت نماى ظلمت زداى كه نور صبح و حركت آفتاب است ، وجود محرّك مستفاد است . پس دالّ است كه نقشى كه از قلم صنع ۲ بر لوح وجود ، پرتو ظهور نور انداخته و حدوث يافته ، بعد از نابودن است ، و چون در اين ، فوايد بسيار و منافع بى شمار است ، پس فاعل آن ، قادر مختار و داناى كلّ حال است .

[ دليل قدرت و علم و حكمت ]

و باز با وجود حِصانت نُه چرخ بوقلمون و صيانت اين طارم هفت اورنگ گردون ، هر روزه نورِ نمايان آوردن ، و باز هر روزه با شدّت نوريّت در كتم عدم اصلى

1.ب : زنده اى .

2.ب : علمى كه از نقش صبح .

صفحه از 231