شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 212

يعنى كه : مقارن باشد به سلامت در دين من از گناهان و معايب نفسانى و عقوبات آخرت ، و در دنياى من از آلام جسمانى و مِحَن و تعلّقات ؛ چون دنيا ، نه جاى خلاص و نه سراى خلوص است . پس سالم مانم از عقوبات آخرت ، و فارغ باشم از مِحَن و اوجاع و امراض در دار دنيا كه پيوسته به طاعت و عبادت مشغول باشم و توفير ثواب من فرمايى و تمام و كمال ، آن را عنايت فرمايى .

وَمَسَائِي جُنَّةً مِنْ كَيْدِ الْعِدَى

يعنى : بگردان شامگاه مرا حالكونى كه سپرى باشد از مكر دشمنان ؛ يعنى حافظ و مانعى از مكر دشمنان و غدر ايشان شب مرا بگردان ، اعم از آن كه هواهاى نفسانى باشد ؛ زيرا كه در شب ها و فراغ از كارها هواها غالب مى شود ، به دليل « أعْدا عدوّك / ۱۸۶ / نَفْسُكَ التي بين جَنْبيك » ، يا سپرى كن شب ها را از مكرِ جنّ و انس .

وَ وِقايَةً مِنْ مُرْدِياتِ الْهَوَى

وِقاية : نگاهدارى .
و مرديات : مُهلكات ، و در بعضى نسخ دعا ، « مَرَدات » است ، به معنى از حد در گذشتن آرزوها از حبّ مال و جاه و كثرت ازواج و زخارف دنيا و طول اَمَل كه سبب بر تأخير توبه مى شود و به آن سبب ، آدمى مستحق عِقاب [ و عذاب ] مى گردد .
يعنى : و نگاه دار مرا از مهلكات هواى نفس ؛ چون از جمله منافع عايده به شب ، سكون و راحت و فراغ از كسب معاش [ و خلاص از تلاش ] است . پس در شب ، هواهاى نفسانى غلبه به هم مى رساند . پس تخصيص شام به مرديات نيز به اين اعتبار مى تواند بود .

إِنَّكَ قادِرٌ عَلَى ما تَشاءُ

به تحقيق كه تويى توانا بر آنچه مى خواهى و غير تو بر آنچه خواهد ، توانايى ندارد . پس اضداد ايمان و مهلكات هوا را از من دور گردان كه تو بر من تسلّط و غلبه دارى و مالك منى و دل من در قبضه اقتدار تو است ، يا تو قادرى كه مرا از شرّ اعدا نگاه دارى .

صفحه از 231