شرح دعاي صباح (شوشتري) - صفحه 210

ريسمان هاى محكم اراده تو ؛ / 183 / يعنى مهار نفس خود را به بندهاى مشيّت تو بسته ام و زمام اختيار خود را به يد اقتدارِ آفريدگار خود داده ام و منقاد و مطيع مشيّت تو گرديده ام ، و تفويض همه امور خود به تو نموده ام كه آنچه مصلحت و صلاح من در آن باشد ، به عمل آورى .
و اين مشيّت را حمل به جبر و اكراه بايد نمود ، و الاّ حق ـ جلّ وعلا ـ مريد ايمان و طاعت همه عباد است بر وجه اختيار ، به دليل عقلى . و فقره شريفه ، دالّ است بر اين كه حق تعالى ، مريد است به اراده محدث . نبينى كه چون كسى گويد : لا أفعلُ ذلك إلاّ أن تَفْعَلَ ؛ اين كار نكنم تا تو نكنى» ؟ پس آنچه موقوف باشد به محدث ، قديم نتواند بود .
و ازمّه اين جا كنايه است از دخول در ذلّ حاجت و در تحت تصرّف قدرت صانع عالم ، يعنى : در تحت تصرّف تو و مقهور تسلّط تواَم . و مستعار است از امكانى كه محوج است به صانع . پس تخليه مكن ميان من و ميان اختيار من ، بدى را كه تا هر كارى كه از من سر زند ، به عِقال مشيّت تو بسته باشد كه خير و صلاح من ، البته در آن خواهد بود .

وَهذِهِ أَعْبَاءُ ذُنُوبِي دَرَأْتُها بِعَفْوِكَ وَ رَحْمَتِكَ

أعباء : جمع «عِب ء» ، بالكسر ، بار پلاسى كه پوشند .
ودرء : دفع و سلب و منع است .
يعنى : اى خداى من! اين است بارها و گرانى هاى گناهان من كه دفع [ و منع ]و سلب نموده ام آنها را به يارى رحمت تو ، به سبب توبه و رجوع و استغفار ، يا اين است گرانبارى هاى گناهان من كه دفع كرده ام آنها را به يارى رحمت تو .

وَهَذِهِ أَهْوَائِيَ الْمُضِلَّةُ وَكَلْتُها إِلَى جَنَابِ لُطْفِكَ وَرَأْفَتِكَ / 184 /

اهواى مضلّه : بِدَع و ضلالات است كه سبب نقصان حظّ ثواب است .
يعنى : اين است آرزوهاى گمراه كننده من كه بر گمراهى مى دارد مرا كه باز گذاشته ام آنها را به سوى جناب نوازش و آمرزش تو ؛ چون هر چه مى كنى ، بر وفق

صفحه از 231