289
ميزان الحكمه ج 07

2623

صِفاتُ الذّاتِ و صِفاتُ الفِعلِ

۱۲۷۰۰.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :رَبُّنا نورِيُّ الذّاتِ ، حَيُّ الذّاتِ ، عالِمُ الذّاتِ ، صَمَدِيُّ الذّاتِ . ۱

۱۲۷۰۱.عنه عليه السلامـ لَمّا سَألَهُ بُكَيرُ بنُ أعيَنَ عَن عِلمِ اللّهِ و مَشيئَتِهِ: هُما مُختَلِفانِ أم مُتَّفِقانِ ؟ ـ: العِلمُ لَيسَ هُوَ المَشيئَةَ ، أ لا تَرى أنَّكَ تَقولُ : سَأفعَلُ كَذا إن شاءَ اللّهُ ، و لا تَقولُ : سَأفعَلُ كَذا إن عَلِمَ اللّهُ ، فقَولُكَ إن شاءَ اللّهُ دَليلٌ عَلى أنَّهُ لَم يَشأْ ، فإذا شاءَ كانَ الّذي شاءَ كما شاءَ ، و عِلْمُ اللّهِ سابِقٌ لِلمَشيئَةِ . ۲

۱۲۷۰۲.التوحيد عن أبي بَصيرٍ :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّه عليه السلام يَقولُ : لَم يَزَلِ اللّهُ جلَّ و عَزَّ ربُّنا و العِلمُ ذاتُهُ و لا مَعلومَ، و السَّمعُ ذاتُهُ و لا مَسموعَ ، و البَصَرُ ذاتُهُ و لا مُبصَرَ، و القُدرَةُ ذاتُهُ و لا مَقدورَ ، فلَمّا أحدَثَ الأشياءَ و كانَ المَعلومُ وَقَعَ العِلمُ مِنهُ عَلَى المَعلومِ ، و السَّمعُ عَلَى المَسموعِ، و البَصَرُ عَلَى المُبصَرِ ، و القُدرَةُ عَلَى المَقدورِ . ۳

۱۲۷۰۳.التوحيد عن حَمّادِ بنِ عيسى:سألتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام فقُلتُ : لَم يَزَلِ اللّهُ يَعلَمُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ يَعلَمُ و لا مَعلومَ ؟! قالَ : قُلتُ : فلَم يَزَلِ اللّهُ يَسمَعُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ ذلكَ و لا مَسموعَ ؟! قالَ : قُلتُ : فلَم يَزَلْ يُبصِرُ ؟ قالَ : أنّى يَكونُ ذلكَ و لا مُبصَرَ ؟! قالَ : ثُمّ قالَ : لَم يَزَلِ اللّهُ عَليما سَميعا بَصيرا ، ذاتٌ علاّمَةٌ سَميعَةٌ بَصيرَةٌ . ۴
قُلتُ : فَلَم يَزَلِ اللّهُ مُتَكَلِّما ؟ قالَ : إنَّ الكَلامَ مُحدَثَةٌ لَيسَت بِأزَلِيّةٍ ، كانَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ و لا مُتَكلِّمَ . ۵

2623

صفات ذات و صفات فعل

۱۲۷۰۰.امام صادق عليه السلام :پروردگار ما ذاتش نور است، ذاتش زنده است، ذاتش داناست، ذاتش صمد است.

۱۲۷۰۱.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين پرسش بُكَير بن اَعين كه آيا علم و مشيّت خدا با هم فرق دارند يا يكى هستند؟ ـفرمود : علم با مشيّت فرق مى كند. مگر نه اين است كه تو مى گويى: اگر خدا بخواهد، اين كار را خواهم كرد و نمى گويى: اگر خدا بداند، اين كار را خواهم كرد ؟ پس اين كه مى گويى: اگر خدا بخواهد، دليل بر اين است كه خدا نخواسته است (خواست و مشيّت خدا هنوز به تحقق يافتن كار مورد نظر تو تعلق نگرفته است)؛ زيرا اگر مى خواست آنچه خواسته است مطابق خواست او تحقّق مى يافت؛ و علم خدا مقدّم بر مشيّت است.

۱۲۷۰۲.التوحيدـ به نقل از ابو بصير ـ: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود : خداوند عزّ و جلّ هميشه پروردگار ما و دانش عين ذات او بوده است آن گاه كه دانسته اى وجود نداشت ، و شنيدن عين ذاتش بود آن گاه كه شنيده اى نبود ، و ديدن عين ذاتش بود زمانى كه ديده اى در كار نبود ، و توانايى عين ذاتش بود آن گاه كه هنوز توانسته اى وجود نداشت. ولى چون اشياء را آفريد، دانسته موجود شد و دانش او بر آن تعلق گرفت و شنيدنش بر شنيده و ديدنش بر ديده و توانايى اش بر توانسته.

۱۲۷۰۳.التوحيدـ به نقل از حمّاد بن عيسى ـ: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا خدا همواره مى دانسته است؟ فرمود: وقتى دانسته اى وجود ندارد، چه چيز را بداند ؟! عرض كردم: همواره مى شنيده است؟ فرمود: وقتى شنيده اى در ميان نباشد چه چيز را بشنود ؟ عرض كردم: هميشه مى ديده است؟ فرمود: وقتى ديده اى نباشد چه چيز را ببيند ؟ حمّاد مى گويد: حضرت آن گاه فرمود: خدا پيوسته دانا و شنوا و بيناست. او ذاتى است دانا و شنوا و بينا.
عرض كردم: پس خدا هميشه متكلّم بوده است؟ حضرت فرمود: كلام، صفتى حادث است نه ازلى. خداوند عزّ و جلّ بود ولى متكلّم نبود.

1.التوحيد : ۱۴۰/۴.

2.التوحيد : ۱۴۶/۱۶.

3.التوحيد : ۱۳۹/۱.

4.التوحيد : ۱۳۹/۲.

5.التوحيد : ۱۳۹/۱.


ميزان الحكمه ج 07
288

۱۲۶۹۸.التوحيد عن أبي جَعفَرٍ۱ : سَألتُ أبا عبدِ اللّه عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ : «و هُوَ اللّهُ في السَّماواتِ و في الأرضِ»۲ ـ : كذلِكَ هُوَ في كُلِّ مَكانٍ . قُلتُ : بِذاتِه ؟ قالَ : وَيحَكَ ! إنَّ الأماكِنَ أقدارٌ ، فإذا قُلتَ : في مَكانٍ بِذاتِهِ لَزِمَكَ أن تَقولَ : في أقدارٍ و غَيرِ ذلكَ ، و لكِنْ هُوَ بائنٌ مِن خَلقِهِ ، مُحيطٌ بِما خَلَقَ عِلما و قُدرَةً و إحاطَةً و سُلطانا و مُلكا . ۳

۱۲۶۹۹.الإمامُ الكاظمُ عليه السلامـ لَمّا سُئلَ عَن عِلَّةِ عُروجِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله إلى السَّماءِ ، و مِنها إلى سِدرَةِ المُنتَهى ، و مِنها إلى حُجُبِ النُّورِ ، و خاطَبَهُ و ناجاهُ هُناكَ و اللّهُ لا يُوصَفُ بِمَكانٍ ـ: إنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى لا يُوصَفُ بِمَكانٍ و لا يَجري عَلَيهِ زَمانٌ ، و لكِنَّهُ عَزَّ و جلَّ أرادَ أن يُشَرِّفَ بِهِ مَلائكَتَهُ و سُكّانَ سَماواتِهِ ، و يُكرِمَهُم بِمُشاهَدَتِهِ ، و يُرِيَهُ مِن عَجائبِ عَظَمَتِهِ ما يُخبِرُ بِهِ بَعدَ هُبوطِهِ . ۴

۱۲۶۹۸.التوحيدـ به نقل از ابو جعفر۵ـ: از امام صادق عليه السلام درباره آيه «و او خداست در آسمانها و زمين» سؤال كردم ؟ حضرت فرمود : همين طور است. او در همه جا هست. عرض كردم: ذات او در همه جا هست؟ فرمود: واى بر تو! مكانها داراى حدّ و اندازه هستند. بنا بر اين، اگر بگويى: خداوند به ذات خود در جايى هست، لازم آيد كه بگويى: در اندازه و امثال اين چيزها جا دارد. اما او از خلقش جداست و علم و قدرت و احاطه و اقتدار و پادشاهيش همه آنچه را آفريده، در ميان گرفته است.

۱۲۶۹۹.امام كاظم عليه السلامـ در پاسخ به اين سؤال كه: چرا پيامبر صلى الله عليه و آله به آسمان و از آن جا به سدرة المنتهى و از آن جا به سوى پرده هاى نور برده شد و در آن جا با خدا سخن گفت و نجوا كرد در حالى كه خدا به صفتِ داشتن جا توصيف نمى شود؟ ـفرمود : خداوند تبارك و تعالى نه به داشتن مكان وصف مى شود و نه زمان شامل حالش مى شود، اما خداوند عزّ و جلّ خواست كه فرشتگان خود و ساكنان آسمانهايش را به وجود پيامبر مشرّف گرداند و با نشان دادن او به آنها، گراميشان بدارد و شگفتيهاى عظمت و بزرگيش را كه بعد از فرود آمدنش خبر مى دهد به وى بنماياند.

1.قال الصدوق رضوان اللّه عليه: أظنّه محمّد بن نعمان .

2.الأنعام : ۳ .

3.التوحيد : ۱۳۳/۱۵.

4.التوحيد : ۱۷۵/۵ .

5.شيخ صدوق رحمه الله مى گويد: به گمانم او محمّد بن نعمان باشد.

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 07
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 571758
صفحه از 575
پرینت  ارسال به