11
حکمت نامه لقمان

لقمان ، انبانى پُر از دانه هاى خردل در كنار خود گذاشت و شروع كرد به موعظه كردن فرزندش . به تدريج ، با هر موعظه ، دانه اى از خردل را از انبان بيرون مى آورد ، تا دانه هاى خردل ، تمام شد . سپس به فرزندش گفت : «تو را موعظه اى كردم كه اگر كوه ، چنين موعظه مى شد، منفجر مى گشت» ، كه در اين هنگام ، فرزندش منفجر گشت! ۱
در نمونه اى ديگر ، فضل رقاشى مى گويد :
لقمان ، آن قدر فرزندش را موعظه كرد ، كه زَهره اش تركيد و مُرد! ۲
آنچه از زكريّاى قزوينى نقل شده نيز شبيه اين گونه روايات است :
هر كس چهل روز ، قبر لقمان را در شهر طبريّه زيارت كند ، فهيم و خوش ذهن مى شود! ۳
در پايانِ پيش گفتار، از همه فضلاى عزيز پژوهشكده علوم و معارفِ حديث ، كه در ساماندهى اين حكمت نامه سهيم هستند ، بويژه فاضل ارجمند ، جناب آقاى مهدى غلامعلى ـ كه همكارى در اين پژوهش را به عهده داشتند ـ و مترجم محترم كتاب و نيز گروه ترجمه ـ كه در بهسازى ترجمه و رفع كاستى هاى آن ، تلاش كردند ـ صميمانه سپاس گزارم و از خداوند منّان براى همه آنان ، پاداشى در خورِ فضل خود ، مسئلت دارم .
رَبَّنا! تَقَبَّل مِنّا ؛ إنَّكَ أنتَ العَزيزُ الحَكيمُ .
محمّد محمّدى رى شهرى
14 / 4 / 1385
9 / 6 / 1427

1.البداية و النهاية : ج ۲ ص ۱۲۷ ، الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۵۱۳ .

2.الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۵۱۲ .

3.«لقمان حكيم و بررسى تطبيقىِ حكمت هاى او...» ، پايان نامه دكترى عبد اللّه موحّدى محب ، مركز تربيت مدرّس دانشگاه قم ، ۱۳۸۰ : ص ۲۰۸ .


حکمت نامه لقمان
10

گفت : تا خود چه خوانندم.
گفتم : چه كار كنى؟
گفت : بى آزارى .
گفتم : چه خورى؟
گفت : آنچه دهد.
گفتم : از كجا؟
گفت : از آن جا كه خواهد.
گفتم : خُنُكا تو!
گفت : تو را از اين خُنُكى ، كه بازداشت؟! ۱
به رغم كاوش فراوان، در هيچ يك از منابعى كه به نقل حكمت هاى لقمان پرداخته اند، اين حكمت ها يافت نشدند . شايد راز انتساب سخنانى از اين دست به شخصيّت هايى همچون لقمان، اعتبار بخشيدن به سخن از يك سو ، و بزرگ تر جلوه دادن شخصيّت مورد نظر از سوى ديگر باشد ؛ البتّه بر پايه سخن حكيمانه منسوب به امام على عليه السلام ، ارزش و اعتبار حكمت ، ذاتى است و از اين رو ، اثبات انتساب آن به شخصيت هاى بزرگ ، از اهميّت بالايى برخوردار نيست . امام على عليه السلام مى فرمايد :
لا تَنظُر إلى مَن قالَ وَانظُر إلى ما قالَ .۲به آن كه مى گويد ، منگر . به آنچه مى گويد ، بنگر .

افسانه يا حكمت؟

در كنار حكمت هاى منسوب به لقمان ، گاه ، مطالبى ديده مى شوند كه به افسانه شبيه ترند تا حكمت، مانند آنچه از حفص بن عمر نقل شده است كه :

1.نصيحة الملوك : ص ۲۴۳ .

2.غرر الحكم: ح ۱۰۱۸۹ ، ينابيع المودّة: ج ۲ ص ۴۸۳ ـ ۹۹۴ ؛ مائة كلمة للجاحظ: ص۲۷ ح ۱۱ .

  • نام منبع :
    حکمت نامه لقمان
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی؛ آریانی، جعفر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 70588
صفحه از 328
پرینت  ارسال به