شخصيت سيد مرتضي،كتاب امالي و احاديث آن - صفحه 96

شخصيت سيد مرتضى, كتاب امالى و احاديث آن ۱

مهرداد عباسى ۲

سيد مرتضى علم الهدى در ماه رجب سال 355 ق, در شهر بغداد ديده به جهان گشود. پدر مرتضى از علما و خوش نامان نزد آل بويه بود تا جايى كه بهاءالدوله ابونصر بن بويه او را به «طاهر يگانه» ملقب ساخت. مرتضى برادر كوچكترى داشت كه در سال 359 ق, به دنيا آمد و به سيد رضى ملقب گرديد. وى جامع نهج البلاغه است و در سال 406 ق, وفات يافت.

تحصيلات

سيد مرتضى, علم آموزى را از بغداد آغاز كرد و اولين استادش شيخ مفيد بود. مادرش, وى را همراه برادرش رضى, نزد شيخ مفيد برد و قبل از اين كه بزرگسال شوند, تعليمات او را آموختند و از خدمتش مرخص شدند.   پس از مفيد, مهمترين اساتيد مرتضى, سهل بن احمد ديباجى, ابوعبيدالله مرزبان, ابوحسن جندى و احمد بن محمد بن عمران كاتب بودند.
جايگاه علمى سيدمرتضى چنان بود كه تمامى تراجم نويسان بدان اشاره داشته اند . ذكر عبارات آنان از حوصله اين مختصرْ خارج است. سيد مرتضى شاگردان فراوانى داشت كه از ميان آنان مى توان به ابوجعفر طوسى (شيخ الطائفه), قاضى عبدالعزيز براج, محمد بن على كراجكى و… اشاره كرد. نويسنده مقدمه بحارالأنوار, 26 تن از ايشان را نام برده است و صاحب روضات الجنات نيز مقدارى بدان افزوده است.
تأليفات سيد مرتضى بسيار است. شيخ طوسى مى گويد:
وى داراى تصانيف بسيارى است كه مقدارى از آنها را در الفهرست ذكر كرده ايم و از او اكثر كتبش را شنيده ايم و بر او خوانده ايم.
در جاى ديگر مى گويد:
ديوان شعرى دارد كه بيش از هزار بيت شعر دارد.
محمد ابوالفضل ابراهيم, 71 عنوان و سيد محسن امين, 89 عنوان از تأليفات سيد را به ترتيب در مقدمه أمالى المرتضى و أعيان الشيعة آورده اند. نيز همان طور كه گفتيم, نجاشى در كتاب الرجال و شيخ نيز در الفهرست تعدادى از تأليفات سيّد را نام برده اند. ما در اين جا مهمترين اين تأليفات را به نقل از محمد ابوالفضل ابراهيم مى آوريم; البته, دليل انتخاب وى با وجود كتب معتبر ديگر, آن است كه وى نام هر كتابى را به همراه منبع و مأخذ ذكر كننده آن از كتب پيشينيان, مانند نجاشى, شيخ طوسى و ابن شهر آشوب مى آورد. ما نيز عين آن را در اين جا نقل مى كنيم.
اين فهرست كه به ترتيب الفبايى است از اين قرار است:
1. ابطال القياس; ذهبى آن را در سير اعلام النبلاء آورده است.
2. الإنتصار فى الفقه; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب با عنوان الإنفرادت فى الفقه آورده اند.
3. إنقاذ البشر من القضاء و القدر; ابن شهر آشوب آن را نقل است.
  4. البرق; شيخ طوسى از آن ياد كرده و نيز ابن شهرآشوب با نام المرموق فى اوصاف البروق ذكر كرده است.
5. تتبع الأبيات التى تكلم عنها ابن جنى فى اثبات المعانى للمتنبى; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب آن را ذكر كرده اند.
6. تتمّة أنواع الأعراض من جمع ابى رشيد النيسابورى; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
7. تفسير الخطبة الشقشقية; صاحب روضات الجنات از رياض العلماء نقل كرده است.
8. تفسير قصيدة السيد الحميرى; معروف به قصيدة مذهبة است و آن قصيده بائيه اى است كه در مدح اميرالمؤمنين على(ع) سروده شده كه به 17 بيت مى رسد. آن را شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
9. تفسير قوله تعالى, لَيسَ عَلَى الَّذينَ آمنوا ; نجاشى از آن ياد كرده است.
10. تفسير قوله تعالى: قُلْ تَعالَوا أتُل ما حَرَّمَ رَبّكُم; نجاشى از آن ياد كرده است.
11. تفسير سورة الحمد و قطعة من سورة للبقرة; نجاشى از آن ياد كرده است.
12. تقريب الاصول; نجاشى از آن ياد كرده است.
13. تكملة الغرر و الدّرر; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
14. تنزيه الانبياء; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
15. جُمل العلم و العمل; شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
16. جواب الملحدة فى قدم العالم من اقوال المنجبين; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
17. الحدود الحقائق; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
18. الخطبة المقمصة; ابن شهرآشوب از آن ياد كرده است.
19. الخلاف فى اصول الفقه; نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
20. ديوان شعر; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
21. الذخيرة فى الاصول; شيخ طوسى, نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
22. الذريعة فى اصول الفقه; شيخ طوسى, نجاشى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
23. الرّد على يحيى بن عدنى فى اعتراض دليل الموجد فى حدث الاجسام; نجاشى   و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
25. الرّد على يحيى بن عدنى فى مسألة سماها طبيعة المسلمين; نجاشى از آن ياد كرده است.
26. رسالة فى المحكم و المتشابه; از تفسير النعمانى نقل شده است و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده است.
27. الشافى فى الإمامة و النقض على كتاب المغنى للقاضى عبدالجبار بن احمد; شيخ طوسى از آن ياد كرده است و در مورد آن گفته كه مثل اين كتاب در باب امامتْ كتابى تأليف نشده است. همچنين نجاشى و ابن شهر آشوب  از آن ياد كرده اند.
28. شرح مسائل الخلاف; نجاشى از آن ياد كرده است.
29. الشهاب فى الشيب و الشباب; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
30. طيف الخيال; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
31. غررالفرائد و درر القلائد; شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
32. الفرائض فى نصر الرواية و ابطال القول بالودد; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
33. الفقه الملكى; ابن شهر آشوب از آن ياد كرده است.
34. الكلام على من تعلق بقوله: و لَقد كَرَّمنا بَنى آدَم; نجاشى از آن ياد كرده است.
35. ما تفرد به الإمامية; نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
36. مسائل آيات; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
37. مسائل أهل مصر الأولى و الخيرة; شيخ طوسى و نجاشى از آن ياد كرده اند.
38. مسائل البادريات; نجاشى از آن ياد كرده است.
39. المسائل التبانيات; نجاشى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
40. المسائل الجرجانية; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
41. المسائل الحلبية الأولى و الأخيرة; شيخ طوسى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
42.مسائل الخلاف فى الفقه; آن را تمام نكرد و شيخ طوسى و ابن شهر آشوب آن را ذكر كرده اند.
43. المسائل الرازية; شامل 14 مسأله بوده است و ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده است.
  44. المسائل الرمليات; نجاشى آن را ذكر كرده است.
45. المسائل السلارية; ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده است.
46. المسائل الصيداوية; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده اند.
47. المسائل الطبرية; بروكمان ذكر كرده كه نسخه اى از آن در كتاب خانه مشهد است و نيز كنتورى در كشف الحصب آن را ذكر كرده است.
48. المسائل الطرابلسية الأولى و الاخيرة;شيخ طوسى و ابن شهر آشوب از آن ياد كرده اند.
49. المسائل الطوسية; تمام نشد و شيخ طوسى و ابن شهرآشوب آن را نقل كرده اند.
50. المسائل المحمديات; نجاشى آن را ذكر كرده است.
51. مسائل مفردات من اصول الفقه; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
52. مسائل مفردات; مانند صد مسأله در فنون گوناگون كه شيخ طوسى و ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده اند.
53. المسائل الموصلية الثلاثة; شيخ طوسى, نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
54. مسائل ميافارقين; ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده است.
55. المسائل الناصرية فى الفقه; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده اند.
56. مسألة فى الارادة; نجاشى از آن ياد كرده است.
57. مسأله فى دليل الخطاب; نجاشى از آن ياد كرده است.
58. مسأله فى التأكيد; نجاشى از آن ياد كرده است.
59. مسألة فى التوبة; نجاشى از آن ياد كرده است.
60. مسألة فى قبل السلطان; نجاشى از آن ياد كرده است.
61. مسألة فى كونه تعالى عالماً; نجاشى از آن ياد كرده است.
62. مسألة فى المتعة; نجاشى از آن ياد كرده است.
63. المصباح فى اصول الفقه; آن را تمام نكرد و شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده اند.
64. المقنع فى الغيبة; شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
  65. الملخص فى الأصول; شيخ طوسى و نجاشى و ابن شهرآشوب از آن ياد كرده اند.
66. المنع فى تفصيل الملائكة على الانبياء; ابن شهرآشوب از آن ياد كرده است.
67. الموضع عن وجه اعجاز القرآن; شيخ طوسى و نجاشى آن را با نام كتاب الصرفة ذكر كرده اند و نيز ابن شهر آشوب آن را نقل كرده است.
68. نقض الرواية ابطال القول بالعدد; شيخ طوسى آن را ذكر كرده و ابن شهرآشوب آن را با نام مختصر الفرائض فى قصرالرواية و ابطال القول بالعدد آورده است.
69. النقض على ابن جنى فى الحكاية و المحكى; شيخ طوسى و ابن شهرآشوب نام آن را آورده اند.
70. نكاح اميرالمؤمنين ابنته من عمر; ابن شهرآشوب آن را ذكر كرده است.
71. الوعيد; نجاشى آن را ذكر كرده است.
در اعيان الشيعة علاوه بر اين 71 مورد, تأليفات ديگرى از سيد موجود است كه بعضى از آنها عبارت اند از: دليل الموحدين, انواع الاعراب, النصرة لاهل الرؤية, فنون القرآن و تفسير سورة هل أتى و … كه در مورد كتاب آخر, سيد محسن امين مى گويد كه نسخه اى خطى آن را در جبل عامل ديده ام كه در حدود 51 صفحه بود.

1.در تدوين اين مقاله از راهنمايى هاى دكتر مجيد معارف استفاده شده است. نويسنده.

2.دانشجوى كارشناسى ارشد علوم قرآن و حديث.

صفحه از 123