پرسشهايي درباره چند حديث - صفحه 104

اهلش مى رسند. نمى توان در يك داورى كلّى يكى از اين دو روش را بر ديگرى ترجيح داد و در همه جا جانب يكى از اين دو را گرفت; ولى معلوم است كه طريق حَزمْ آن است كه اين گونه احاديث در فضايى كاملاً علمى مورد بحث عالمانه قرار گيرد و از قضاوت عجولانه در نفى و اثبات, پرهيز گردد و تا دليل محكم و متقن بر مطروديت حديثى به دست نيامده, از كنار نهادنش خوددارى شود. چه بسيار روايت هايى كه ممكن است به خاطر دانش اندك, محكوم به جعل گردند, ولى پس از تفحّص و جستجو, معنايى قابل قبول برايشان يافت شود; امّا اين جستجو و كاوش نبايد ما را از طرح پرسش ها در باب چنين روايت هايى باز دارد.
اين مقاله در صدد است به چند نمونه از اين گونه احاديث, اشاره كند و پرسش هاى سندى و دلالى را درباره آنها عرضه دارد و رأى ما بر آن است كه فراتر از طرح پرسش حركت نكرده, از داورى نهايى بپرهيزيم.
اميد است صاحب نظران در اين نوشتار به ديده تأمّل نگريسته و به فهم بهتر معارف حديثى يارى رسانند.

1. غفلت فرشته و مسخ او!

در برخى از منابع, از مفقود شدن امام حسن و امام حسين(ع) در كودكى و حفاظت شدن آنان توسط مارى ـ كه در واقعْ فرشته بود, ولى به سبب يك لحظه غفلت از ياد خدا مسخ شده و به صورت مار درآمده بود ـ به صورت ذيل, سخن به ميان آمده است:

۰.عن سلمان قال:أهدى الى النبى(ص) قطف منَ العنب فى غير أوانه, فقال لى: «يا سلمان! ائتينى بولديّ الحسن والحسين ليأكلا معى من هذا العنب». قال سلمان: فذهبت أطرق عليهما منزل أمّهما فلم أرهما… فنزل جبرئيل من

صفحه از 135