مخالفان نگارش حديث در صدر اسلام(3) - صفحه 2

مخالفان نگارش حديث در صدر اسلام

بخش سوم

مايكل كوك

مترجم: دكتر ابوالقاسم سرّى ۱

مؤلف، در دو بخش پيشين مقاله، ابعاد مناقشه بر سر كتابت حديث (در دورهٌ پس از پيامبرـ ص ـ) را تبيين نمود. سپس، شخصيّت و تبار و ادلّهٌ موافقان و مخالفان كتابت را شناساند و به نخستين عكس العمل ها در برابر كتابت حديث در حوزهٌ بصره، كوفه، مدينه، مكّه، يمن و سوريّه (اصلى ترين پايگاههاى حديث در صدر اسلام) اشاره كرد. وى در گام بعدى، به بررسى ماهيت مخالفت ها در هر يك از اين حوزه ها پرداخت و در نهايت به اين نتيجه رسيد كه بسيارى از احاديث نبوى منع كتابت، جعلى است. مؤلّف، سپس كوشيد تا منشأ دشمنايگى مسلمانان با كتابت حديث را باز يابد و در مرحلهٌ نخست، فرض هاى مختلفى را طرح كرد و ديدگاه خاص خود را در اين زمينه، به بخش پايانى مقاله واگذاشت (كه اينك، پيش روى شماست). (علوم حديث)

2) نمونهٌ مشابه در يهوديت

122ـ يكى از جلوه هاى اصلى يهوديت خاخامى، تفكيك بين «تورات مكتوب» و «تورات شفاهى» است. ۲ البته «تورات مكتوب»، كتاب مقدس است و هرچند به   گونه اى گسترده به خاطرها سپرده شده بود، از حيث انتقال رسمى و كاربرد نيايشى، يك سند مكتوب بود. «تورات شفاهى»، سنت وراى كتاب مقدس خاخام هاست و قطع نظر از نقش حفظ و انتقال عملى آن، در اصل به صورت شفاهى معرفى شده است. اين تفكيك، به قدمت فريسيان [يكى از فرقه هاى يهود.م] بود و در يهوديت دوران آغازين اسلام، به منزله مفهومى اساسى باقى ماند. ۳ تفكيك مذكور، با اين اصل همراه بود كه به نگارش درآوردن «تورات شفاهى»، نادرست است؛ هرچند در عمل، يورش هاى نگارش، بسيار زياد بود. اين كشمكش، در ادبيات دست دوم مدرن، بارها مورد توجه قرار گرفته است. ۴

1.ويرايش علمى اين مقاله را آقاى اسماعيل نعمت اللهى به عهده داشته اند.

2.براى آگاهى از يك معرفى مفيد، نك: Gerhardsson, Memory and manuscript, pp. ۱۹-۲۹.

3.اينكه [اين مفهوم] در اين بين چقدر عوض شده، مسئله اى است كه من به آن باز خواهم گشت(نك: پايين، بندهاى ۱۴۲به بعد).

4.همان، ص ۲۳۵، ۱۵۷ـ۱۶۳ H.L. strack, Introduction to the Talmud and Midrash, Philadelphia, ۱۹۳۱, pp.۱۲-۲۰; J. kaplan, The redaction of the Babylonian Talmud, New York, ۱۹۳۲-۳, pp.۲۶۱-۸۸; Y.N. Epstein, Mavo Le-nosah ha-Mishnah, Second edition, Jerusalem and Tel Aviv, ۵۷۲۴, pp. ۶۹۲-۷۰۶۸۸ (مناحم كيستر menahem Kister توجه مرا به اين كتاب جلب كرد). به تقريب، همه عبارت هاى خاخامى كه من در مطلب هاى آينده ذكر مى كنم، در اين كتابها مورد بحث قرار گرفته است.

صفحه از 46