خدا - صفحه 242

و خداوند ، اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آنچه احاطه علمى بدان ندارند ، ستوده است و فرو نرفتن آنان را در آنچه مكلّف به كاوش از نهانش نيستند ، «رسوخ» ناميده است .
اين احاديث ، با عنايت به اين كه هماهنگ با قرآن اند ، اهمّيت ويژه اى در اين مبحث دارند .

ب ـ خطر تعمّق

دسته دوم ، احاديثى اند كه مطلق «تعمّق» را خطرناك توصيف مى كنند ، مانند آنچه از امام على عليه السلام نقل شده است كه از تعمّق به عنوان يكى از پايه هاى كفر نام مى برد :
الكُفرُ عَلى أَربَعِ دَعائِمَ : عَلَى التَّعَمُّقِ ... فَمَن تَعَمَّقَ لَم يُنِب إِلَى الحَقِّ .۱
كفر ، بر چهار ستون استوار است : بر زياده روى ... پس هر كس زياده رود ، به حق باز نمى گردد .

ج ـ هشدار در باره تعمّق در دين

دسته سوم ، احاديثى اند كه نسبت به افراطيگرى در مسائل فرعى دينى ، هشدار داده اند ، مانند آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه :
إِيّاكُم وَ التَّعَمُّقَ فِى الدّينِ ! فَإِنَّ اللّهَ تَعالى قَد جَعَلَهُ سَهلاً ، فَخُذوا مِنهُ ما تُطيقونَ... . 2
مبادا در دين ، تندروى كنيد ؛ چرا كه خدا آن را آسان قرار داده است . پس ، از دين ، به قدرى كه توانش را داريد ، برگيريد .
حديثى هم از امام كاظم عليه السلام نقل شده است كه مى فرمايد :
لا تَعَمُّقَ فِى الوُضوءِ . 3

1.ر . ك : نهج البلاغة : الحكمة ۳۱ ، الكافى : ج ۲ ص ۳۹۲ .

2.كنز العمّال : ج ۳ ص ۳۵ ح ۵۳۴۸ .

3.ر . ك : وسائل الشيعة : ج ۱ ص ۳۰۶ (باب «استحباب صفق الوجه بالماء قليلاً عند الوضوء ، و كراهة المبالغة فى الضرب ، و التعمّق فى الوضوء») .

صفحه از 417