بررسى گوشه‏ اى از جايگاه علمى و مقام روايى بانو زينب كبرى(س) - صفحه 32

مقدّمه‏

يا هلالاً لم استتم كمالا
هنگامى كه به صفحات تاريخ مى‏نگريم، در مى‏يابيم كه حضور مردان در تاريخ، بسيار بيشتراز زنان است. بسيارند بانوان بزرگ، اديب، فاضل و خردمند كه در لابه‏لاى صفحات تاريك تاريخ، به دست فراموشى سپرده شده‏اند؛ به طورى كه تاريخ يا از احوال و آثار و زندگى آنان بى اطّلاع است يا به طور مقطعى و در شرايط خاص، مورد توجّه قرار گرفته و سپس فراموش شده‏اند. شايد بتوان گفت كه در بسيارى موارد، برخى حقايق در مورد آنها به تحريف كشيده شده است.
اين بى‏مهرى به بانوان فاضل در عرصه تاريخ اسلام نيز به چشم مى‏خورد. با تورّقى در ميان صفحات كتب تاريخى مربوط به آن عصر، مى‏بينيم اكثر مورّخين مسلمان به تفصيل، به بررسى و ثبت احوال همسران پيامبر، اهتمام كرده و به شرح و بسط زندگى آنان پرداخته‏اند، امّا متأسّفانه از شرح حال برخى از زنان صحابه و دختران و زنان خاندان رسالت، اخبار زياد و موثّقى در دست نيست. قطعاً دلايل زيادى در اين خصوص وجود دارد؛ امّا از ميان آنها به دو نكته مى‏توان اشاره كرد:
1. از بين رفتن كتب و منابع تاريخى حاوى آثار و شرح حال اين بزرگان.
2. وجود حيا و عفّت كه پيوسته، مانع از حضور در ميان مردان، جز به ضرورت، شده است.
در هر حال، اين دلايل و عوامل ديگر ما را از دستيابى به تاريخ اين بانوان بزرگ محروم كرده است.
زينب(س)، دختر ارشد اميرالمؤمنين عليه السلام و فاطمه زهرا عليها السلام يكى از بانوانى است كه اگر چه تاريخ درخشيدن بى‏نظير او را پس از كشته شدن برادرش در كربلا، نتوانسته مخدوش يا گم كند، امّا از شرح حال اين بانوى فاضله فرزانه پيش از اين واقعه و پس از آن، اخبار موثّق و زيادى در دست نيست. مورّخان حتّى در مورد

صفحه از 44