391
روح و ريحان ج3

[ وجه چهارم شباهت زيارت عبدالعظيم وسيد الشهداء عليه السلام ]

وجه چهارم

يك سبب از اسباب اعظم در شهادت جناب سيّد الشهداء عليه السلام عمر بن سعد بن وقاص بود و جهت اقدام آن عنيد بر شهادت آن جناب حكومت رى و جرجان گرديد و حديث « يؤليك الرى والجرجان »۱ در كتب مقاتل و مصايب مسطور و مشهور است .
و شعر آن غافل نادان « ءَأترك ملك الرّى والرّى منيتى »۲ نيز در السنه و افواه مذكور است ۳ .
پس خدا خواست كه آن خبيث به مراد خود نرسد و مراد وى كه حكومت رى بوده است به دست دوستان جناب سيّد جوانان جنان بيايد و در رشحه اى از رشحات وجود مسعود آن بزرگوار در اين خطّه تابنده گردد و مزار فيض آثارش محل افاضه انوار الهيّه شود و زائرين روضه عظيمه و بقعه كريمه ياد از تربت زكيّه حسينيّه نمايند و ساكنين رى از اين موهبت كبرى حقيقت مظلوميت آن بزرگوار را متذكر شوند و بر ظالمين آل محمد عليهم السلامو غاصبين حقوق ايشان سيّما آل ابى سفيان و يزيد و عبيداللّه بن زياد و عمر بن سعد ليلاً و نهاراً غدواً وعشيّاً نفرين و لعن كنند .

1.چنانچه قبلاً گذشت .

2.مناقب ابن شهر آشوب ۳/۲۴۷ ، نور العين : ۳۴ .

3.منبرى بصير و دانشمند جناب حاج آقاى مجاب دزفولى دام بقاه در يكى از منبرهايشان مى فرمودند : اشعار عمر سعد كه در آن بدين مضمون مى گويد : ملك رى نقد است و هيچ كس نقد را به بهشت كه نسيه است نمى دهد ، مطلب بى اساسى است . چه كسى گفته : انسان هيچوقت نقد را به نسيه نمى دهد ؟ گندم را كه نقد است انسان به اميد محصول كه نسيه است مى دهد . اگر نسيه مطمئن باشد و بيشتر از نقد ، چرا انسان ندهد ؟ وديگر آنكه : كشتن امام حسين عليه السلام نقد است و ملك رى نسيه . چنانچه ديديم سيد الشهداء را نقداً به شهادت رسانيد و به ملك نسيه رى نيز نرسيد .


روح و ريحان ج3
390

وجه سوّم

بواسطه شهادت آن بزرگوار است يعنى : در صورتى كه تمسّك به قول مرحوم شيخ طريح عليه الرّحمه بجوئيم به آنچه در كتاب « منتخب » فرموده است : و دفن حيّاً ، كه ظاهر از اين عبارت آن است كه زنده آن جناب را در خاك دفن كردند مى توان گفت : جهت مشابهت همانا شهادت است .
و چون آن بزرگوار سيّد الشّهداء برّ و بحر است و حضرت عبدالعظيم هم يكى از شهداء صلحاء آل محمد صلى الله عليه و آله است زيارت اين شهيد به مثابه زيارت سيّد الشّهداء عليه السلام است ؛ از آنكه فرداى قيامت از اتباع آن بزرگوار است و چنانچه آن بزرگوار براى حفظ دين شهيد گرديد حضرت عبدالعظيم هم براى حفظ دين جلاء از وطن فرمود براى نشر احكام ، آن سرور را به اين شهادت صعبه كه اصعب مراتب ۱ قتل است به درجه رفيعه شهادت عظمى رسانيدند ، و اين نحو قتل از قتل صبر اشد است .
ولكن آنچه داعى در كتب رجال و مقاتل فحص نمودم روايتى نديدم .
و در اوراق سابقه عرض كردم كه شيخ مرحوم در ذكر شهادت حضرت عبدالعظيم عليه السلام بدين گونه منفرد است اخبار بر خلاف عقيده ايشان مرويست .
و صاحب كتاب « مقاتل الطالبيين » ابوالفرج اصفهانى در ذكر و شهادت اولاد ابى طالب عجب اشعار و اشاره نكرده است ، بلى هر كس در راه دين بميرد براى او ثواب شهيد است ، و هر كس در غربت بميرد براى وى ثواب شهيد است ، و هر كس بر دوستى آل محمّد صلى الله عليه و آله بميرد نيز ثواب شهيد را دارد ، ليكن معنى شهيد مصطلح كه قتل و زهاق ۲ روح است از روى ظلم به طريق تحقيق در كتب معتمده اهل علم و حق ديده نشده است .

1.كلمه اى ناخوانا يا پاك شده احتمالاً : « كه » يا « و » .

2.در چاپ سنگى : ذهاق .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 173974
صفحه از 427
پرینت  ارسال به