[ وجه چهارم شباهت زيارت عبدالعظيم وسيد الشهداء عليه السلام ]
وجه چهارم
يك سبب از اسباب اعظم در شهادت جناب سيّد الشهداء عليه السلام عمر بن سعد بن وقاص بود و جهت اقدام آن عنيد بر شهادت آن جناب حكومت رى و جرجان گرديد و حديث « يؤليك الرى والجرجان »۱ در كتب مقاتل و مصايب مسطور و مشهور است .
و شعر آن غافل نادان « ءَأترك ملك الرّى والرّى منيتى »۲ نيز در السنه و افواه مذكور است ۳ .
پس خدا خواست كه آن خبيث به مراد خود نرسد و مراد وى كه حكومت رى بوده است به دست دوستان جناب سيّد جوانان جنان بيايد و در رشحه اى از رشحات وجود مسعود آن بزرگوار در اين خطّه تابنده گردد و مزار فيض آثارش محل افاضه انوار الهيّه شود و زائرين روضه عظيمه و بقعه كريمه ياد از تربت زكيّه حسينيّه نمايند و ساكنين رى از اين موهبت كبرى حقيقت مظلوميت آن بزرگوار را متذكر شوند و بر ظالمين آل محمد عليهم السلامو غاصبين حقوق ايشان سيّما آل ابى سفيان و يزيد و عبيداللّه بن زياد و عمر بن سعد ليلاً و نهاراً غدواً وعشيّاً نفرين و لعن كنند .
1.چنانچه قبلاً گذشت .
2.مناقب ابن شهر آشوب ۳/۲۴۷ ، نور العين : ۳۴ .
3.منبرى بصير و دانشمند جناب حاج آقاى مجاب دزفولى دام بقاه در يكى از منبرهايشان مى فرمودند : اشعار عمر سعد كه در آن بدين مضمون مى گويد : ملك رى نقد است و هيچ كس نقد را به بهشت كه نسيه است نمى دهد ، مطلب بى اساسى است . چه كسى گفته : انسان هيچوقت نقد را به نسيه نمى دهد ؟ گندم را كه نقد است انسان به اميد محصول كه نسيه است مى دهد . اگر نسيه مطمئن باشد و بيشتر از نقد ، چرا انسان ندهد ؟
وديگر آنكه : كشتن امام حسين عليه السلام نقد است و ملك رى نسيه . چنانچه ديديم سيد الشهداء را نقداً به شهادت رسانيد و به ملك نسيه رى نيز نرسيد .