است در زير زبانش ، چون تكلم كرد ظاهر مى شود آنچه در اوست ، و خداوند فرمود : « وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ » يعنى مى شناسى ايشان را كه از صواب عدول مى نمايند بر حسب معنى .
و من گفته ام : « من جهل شيئاً عاداه » يعنى : كسى كه به چيزى جاهل باشد آن مجهول را دشمن دارد ، و خداوند سبحان فرموده است در مذمت كفار كه : تكذيب كردند به چيزى كه علمشان احاطه به آن نيافت .
و من گفته ام : قيمت و مقدار هر مردى بواسطه آن چيزى است كه تحسين كرده و نيكو نموده است ، و خداوند در قصه طالوت فرموده است كه : خداوند او را بر شما برانگيخت و او را وسعت علم داد .
و من گفته ام : كشتن و خون ريختن كم مى كند كشتن را ، خداوند فرموده است : هر آن كس بكشد كسى را بايد قصاص نمود .
در معنى و بيان « لحن القول » است
اين گناه كرده عرض مى كند : مرحوم مجلسى طاب ثراه در شرح اين حديث فرمودند : « مخبوء » به معنى مستور است يعنى انسان كمال و نقص ، صدق و يقين ، كذب و نفاقش معلوم نيست مگر آنكه تكلم كند ، « ولتعرفنّهم » جواب قسم محذوف است ، و « لحن القول » تغيير اسلوب و ميل دادن اوست به جهت تعريض و توريه ۱ .
و شاعر گفته است :
ولقد لحنت لكم لكيما تفقهواواللحن يعرفه ذوو۲الالباب
كذا ۳ فى « المجمع » ۴ .