175
روح و ريحان ج3

در حديث ميمون بن عبداللّه از رجال كشى و مذمت كسانى كه به حضور امام احاديث مجعوله نقل كردند

خوب است در خاتمه اين عنوان ، اين حديث را از « كتاب كشى » ۱ نقل نمايم : ميمون بن عبداللّه گفت : جماعتى بر حضرت صادق عليه السلام وارد شدند براى آنكه از آن جناب حديث بشنوند و آن بزرگوار را نمى شناختند ، همين قدر مى دانستند در مدينه محدّثى است آگاه و شخصاً نمى شناختند ، اما اسماً از حالات آن سرور مطلع بودند ، پس حضرت صادق به يكى از انصار فرمودند : « تو اين اشخاص را مى شناسى ؟ » .
عرض كرد : نه .
فرمودند : « از براى چه آمده اند ؟ » .
گفت : اين جماعت از شهرهاى خودشان بيرون آمده اند براى آنكه حديث بشنوند از هر كس باشد و هر چه باشد ، آنگاه به يكى از ايشان فرمود : « شما از غير من حديث شنيده ايد ؟ » .
عرض كرد : بلى .
فرمود : « يك حديث براى من بيان كن » .
آن مرد در جواب گفت : ما آمده ايم حديث بشنويم نه آنكه حديث بگوئيم . پس به ديگرى فرمود . نيز آن كس عذر آورد .
آن جناب فرمودند : « محدّث شما عهد كرده است آنچه به شما گفته است به ديگرى نگوئيد ؟ ! » .
گفتند : نه .
فرمود : « آنچه اقتباس كرده ايد از علم قدرى بگوئيد » .

1.اختيار معرفة الرجال معروف به رجال كشى ۲/۶۹۲ ـ ۶۹۹ ح ۷۴۱ .


روح و ريحان ج3
174

و شهيد شدند مانند معلى بن خنيس و ا مثال آن ، اقوال ايشان نيز ممزوج و مخلوط گرديد و مردم از خواندن آنها تا كنون به شبهه اند .
پس لازم است كسى زحمت بكشد و تميز بدهد بين اخبار صحيحه و ضعيفه مرسله ، يعنى زشت و زيبا ، بد و خوب را جدا كند و حل اين مشكل را بايد شخص بااطلاعى كند و آن در عهده شخص شريف مجتهد جامع الشرائط است .
پس نگويند : مجتهد حديث نمى داند ، اى بيچاره ! هر كس حديث دانست مجتهد است نه آنكه هر كه خود را مجتهد داند حديث دان باشد ؛ از آنكه مصدر و مأخذ اجتهاد مجتهد از كتاب اللّه و احاديث نبويه صلى الله عليه و آله است ، پس چند حديثِ تو را در فضائل و مصائب ، اگر مجتهد در نظر نداشته باشد ، يا سكوت نمايد از روى حكمت و مصلحت ، دليل نيست بر نادانى او از كليه اخبار و آثار ائمه اطهار عليهم السلام .
عجالتاً در اين كار تسامح و تكاسل جائز نيست و هر آنكس با علم ، عمل خود را بر كذب به خدا و رسول صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام قرار دهد بى عاقبت است و اجرى در آخرت ندارد و اجرت مخصوصى كه در دنيا از اين ممر مى خورد حرام و سُحْت ۱ است .
پس بدان بعضى از عبادات به صورت ظاهره عبادتند اما در واقع معصيتند بلكه عرض مى كنم : اين گونه كارها و كردارها چون بيع اعيان نجسه است و خوردن قيمت آنها حرام است ، و همين طريق است غيبت مردمان بر منابر مسلمانان و اجرت خواستن از براى آن ، البته اين شخص غيبت كننده را اجرتى نيست و استحقاق ندارد ، چه اينكه صاحب خانه راضى شود يا نشود ؛ از آنكه منبر وضع براى ارشاد و تكميل نفوس عباد است ، و بيان اخبار صحيحه از لسان ائمه هُداة عليهم السلام ، و اگر در موضوعى خاص مقتضى شود امرى ديگر است .

1.سُحْت : حرام .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 173943
صفحه از 427
پرینت  ارسال به