درويشان درنگ و دريغى ندارند ، از پادشاه خواهش داد كنند و براى خواهش تن وى را رنجه ندهند ، اگر كارشان براى خدا باشد گفتارشان در دل آگاه پادشاه بسيار بزرگ آيد ، و اگر نه از هر كس كوچكتر و از هر چيز پست تر باشند .
در اينكه بى مبالاتى نگاهبان باعث ظهور آن اعمال قبيحه مى شود و همه آنها را از نگاهبان مؤاخذه مى كنند
پس بر ايشان است به نزد پادشاه جهان روند و نيكى هايش را ياد كنند و پادشاه را از ستمهاى ستمگران آگاه نمايند ، و به زبان نرم و شيرين پند و انبازى دل نشين گويند ، نه اُنْست نويد و اميد شايسته نباشد شايسته تر از آن بيم و ترس دادن از آتش سوزنده است به آن كس كه داد خواهى و به دادهاى بندگان خدا گوش فرا ندهد .
بعضى از علائم ظهور فرج اعظم است
پس اين دو تن را سزد با هم كه دانا و توانا هستند كارهاى كشور و لشكر را به فرمان خداوند يزدان رسيدگى كنند و نگذارند مردم از كيش خودشان برگردند و از آئين پيغمبر برگزيده روگردان شوند ، و اگر نه ستم شهرها را فراگيرد ، و نامه آسمانى كهنه شود ، و چيزهاى تازه پيدا گردد ، چنانكه نمك آب شود اين كيش هم ناچيز گردد ، و دروغ گويان بر راست گويان برترى جويند ، و گناه آشكار شود .
بدين گونه مردان به مردان و زنان به زنان بسازند ، آنكه نيك كار است خاموش شود و گفتارش پسند نباشد ، و آنكه زشت كار است دروغ گويد و كسى آنرا برنگرداند ، هر كوچكى بزرگى را كوچك شمارد ، و گناه كار را چون به گناه ستايش كنند بخندد ، و به خردسال مزد دهند آنچه را به زن دهند ، و مرد خواسته اش را در نافرمانى خدا ببخشد ، همسايه همسايه را بيازارد و كسى او را باز ندارد ، و آنكه گرويده به اين كيش است نزد ناسپاس خوار باشد و بر وى سرزنش كند ، و مى را به آشكارا خورند و بر آن گرد آيند ، و از