139
مناظره و گفتگو در اسلام

فصل هفتم : امام على و دانشمند يهودى

موضوع بحث : خدا كجاست ؟

در زمان خلافت ابوبكر، روزى يكى از دانشمندان يهودى پيش او آمد و پرسيد : تو خليفه پيامبر اسلامى ؟
ابوبكر : آرى .
دانشمند : ما در تورات خوانده ايم كه جانشينان پيامبران ، از تمام پيروان او داناترند. ممكن است شما بفرماييد كه : خداوند در آسمان است ، يا در زمين ؟
ابوبكر : خدا در آسمان بر عرش است .
دانشمند : بنابراين، زمين از خدا خالى است و خداوند ، در يك جا هست و در يك جا نيست ؟
ابوبكر : اين ، حرف افراد بى دين است . آدم ديندار ، اين طور حرف نمى زند . دور شو، وگرنه تو را خواهم كشت .


مناظره و گفتگو در اسلام
138

و گفت : به زبان مى گويم كه تصميم دارم؛ ولى بدون حقيقت است .

۰.امام عليه السلام :آيا اميد دارى كه پس از محمّد، پيامبرى بيايد و تو با پيروى از او سعادتمند شوى؟

حسن بصرى : نه .

۰.امام عليه السلام :آيا اميد دارى كه جهان ديگرى وجود داشته باشد كه در آن جا به مسئوليت هاى خود عمل كنى ؟

حسن بصرى : نه .

۰.امام عليه السلام :آيا كسى را ديده اى كه با داشتن كمترين شعور، حال تو را براى خويش بپسندد ؟ تو به اعتراف خودت ، در حالى به سر مى برى كه از آن راضى نيستى، و تصميم انتقال از اين حال را هم ندارى، و به پيامبرى ديگر و نيز به جهانى جز اين جهان براى عمل، اميدوار نيستى. آن وقت ، با اين وضع اسف انگيزى كه خوددارى ، مشغول وعظ و نصيحت ديگرانى ؟
منطق نيرومند امام ، چنان اين سخنوَر زبردست را كوبيد كه ديگر نتوانست چيزى بگويد. همين كه امام از آنها دور شد، حسن بصرى پرسيد : اين كه بود ؟
گفتند : اين ، على بن الحسين بود .

حسن بصرى گفت : او از خاندان علم است .
پس از اين رسوايى ، ديگر نديدند كه حسن بصرى ، مردم را موعظه كند . ۱

1.بحارالأنوار ، ج ۱۰ ، ص ۱۴۶ .

  • نام منبع :
    مناظره و گفتگو در اسلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 102274
صفحه از 182
پرینت  ارسال به