است ، محبّت او نيرويى است كه همواره انسان را از بركات بالاترين درجات توحيد، برخوردار مى سازد . به فرموده برخى از اهل معرفت:
اگر در توحيدْ مستغرق باشى،هرلحظه از عنايت هاى خاصّ حق تعالى بهره مند مى شوى كه در لحظه قبل ، برخوردار نبوده اى ، عنايت هاى حق ، هردمْ تازگى خواهد داشت . ۱
ب ـ جانشينى خدا
فلسفه خلقت انسان ، جانشينى و خلافت خداست ، همان طور كه خداوند سبحان مى فرمايد : «وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَـئكَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً؛و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين جانشينى خواهم گذاشت»۲ ، خليفه خدا بايد بتواند كار او را انجام دهد و در اين باره گفته شده :
العُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ كُنهُهَا الرُّبوبِيَّةُ. ۳
بندگى حقيقتى است كه خمير مايه آن ربوبيت است.
و در حديث قدسى آمده است :
۰.عَبدي أطِعنِي حَتّى أجعَلَكَ مِثلي. ۴
۰.بنده ام پيروى ام كن تا تو را چون خود سازم.
۰.و نيز روايت شده است :إنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ في بَعضِ كُتُبِهِ : يَا ابنَ آدَمَ! أنَا حَيٌّ لا أموتُ ،