بنده چند سالى با مرحوم آقاى سيّد محمّد رضا نقوى ـ اعلى اللّه مقامه ـ آشنايى و رفاقت داشتم . او دو روز بعد از وفاتش به خواب من آمد (شب چهارشنبه نزديك اذان صبح) و به من گفت : «حالم بسيار خوش است . زياد به فكر من نباشيد . فقط در دعاها مرا فراموش نكنيد . بعضى ها به من مى گفتند : هميشه مشغول كار تايپ و تنظيم كتاب ها هستى و دارى وقتت را ضايع مى كنى ؛ [امّا] تايپ و تنظيم كتاب مفاتيح الجنان و المحبّة فى الكتاب والسنة (به اردو) ، خيلى بدردم خورد و باعث نجاتم شد!
آرى ، آنچه بيش از هر چيز ديگر ، براى انسان در اين جهان و جهانِ پس از مرگ ، كارساز است ، كيمياى محبّت است :
يك جو ثمر نمى برد از خرمن كمالدر دل ، هر آن كه تخم محبّت نكِشته است
إلهى! لم يكن لى حول فأنتقل به عن معصيتك إلاّ فى وقت أيقظتنى لمحبّتك ، فانهج لى إلى محبّتك سبيلاً سهلة أكمل لى بها خير الدنيا والآخرة .
محمّد محمّدى رى شهرى
10 / 9 / 1382