363
در پرتوِ حديث

ترديدى باقى نمى ماند كه او از ستاره هاى تابناك عصر زرين و درخشان علم در دهه هاى ميانى قرن پنجم بوده است.

انگيزه تأليف

حلوانى ، در عصر طلايى فرهنگ و ادب مى زيسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار ، فصاحت و بلاغت و سلاست بوده است. او به مانند سلف صالح خويش ، سيد رضى ، پا به ميدانى نهاد كه قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود ، و در عرصه اى به طرح انديشه هاى علوى و جعفرى و معارف اهل بيت عليهم السلام پرداخت كه شعر و نثر و مقامات نويسى ، مهم ترين نشانه فضل بود. در عصر او متعلّمان ، كتاب هاى جاحظ و ابن عبيده ريحانى و سخنان عتّابى و اشعار ابان لاحقى ۱ را فرا مى گرفتند و در اين ميان ، اراده غالب حاكمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصيح و نغز امامان معصوم شيعه عليهم السلام بود ، و اين زمينه را به نفع اديبان و به زيان شيعيان آماده مى ساخت. او ، خود فضاى معاصر خويش را چنين ترسيم مى كند: هرگاه از اميرمؤمنان عليه السلام و ديگر امامان عليهم السلام ياد مى شود ، رنگ چهره منافقان و كافران دگرگون شود ، و اگر اندرزى نيكو يا حكمتى رسا و يا عبارتى برجسته و خطبه اى نمايان و نوشته اى شيوا برايشان روايت كنى ، خشم گيرند و مى گويند: «من و امثال من ، چنين خبرى نشنيده ايم» و من مى گويم :
اگر به ديده انصاف بنگرى و از زورگويى و مخالفت كناره بگيرى ، خواهى دانست كه آنچه شنيده اى ، نمى از يمى و كمى از فراوان است. ۲
حلوانى ، سياست هاى كهنه بنى اميه را ، زمينه ساز جريان هاى عصر خويش مى داند. او به سياست عبدالملك بن مروان اشاره مى كند كه همچون سلف بدكار خويش ، معاويه و به

1.اينان همه از شاعران ، كاتبان و اديبان مشهور دوره خلافت عباسيان هستند ، كه شرح حال مختصر آنها را در تحقيق كتاب نزهة الناظر آورده ايم .

2.ر . ك : ص ۱۷ مقدمه مؤلّف.


در پرتوِ حديث
362

خلاف احاديث ديگر كتاب ، مسندا ذكر مى كند ، ۱ به استاد ديگرش كه به احتمال فراوان از استادان اصلى وى بوده است ، اشاره مى كند. حلوانى ، طريق خود را چنين آغاز مى كند: «أخبرنى الشيخ أبوالقاسم على بن محمّد بن محمّد المفيد رحمه اللّه » ، كه حاكى از شاگردى او نزد فرزند برومند شيخ مفيد است. بنا بر آنچه ابن طاووس مى گويد ، حلوانى از او در كتاب ديگرش نهج النجاة نيز حديث نقل كرده است ۲ .

شاگردان حلوانى

براساس طريق هاى روايى گذشته ، مى توان از «على بن الحسين بن على الرازى» و «ابوزكريا ، يحيى بن على الخطيب التبريزى» ، به عنوان شاگردان حلوانى نام برد. افزون بر اين ، استقبال و بهره گيرى دانشمندان و نويسندگان از كتاب و توجه آنان به آن ، به ويژه عماد الدين طبرى ، مؤلف بشارة المصطفى و ابن بطريق ،از بزرگان قرن ششم كه تنها يك قرن با وى فاصله دارند ، نشان از استقبال عالمان از كتاب او و استفاده كتبى آنان دارد.

عصر مؤلف

بر اساس علم طبقات رجال و با توجه به سال وفات مشايخ حلوانى ، مى توان وى را از محدثان قرن پنجم هجرى دانست؛ زيرا همان گونه كه گذشت ، شاگردان شيخ مفيد (م 413) ۳ مانند سيد مرتضى (م 436) ۴ و شيخ ابوالقاسم على بن محمّد ، فرزند شيخ مفيد و ابو يعلى جعفرى (م 463) ۵ ، داماد و جانشين شيخ مفيد كه همه از بزرگان اوايل قرن پنجم و از استادان حلوانى هستند ، و با توجه به تاريخ ذكرشده شاگردى او نزد برخى از ايشان و نيز تاريخ استفاده او از علّامه بندينجينى ۶ در سال 425 ،

1.ر . ك : ص ۲۲۰ ، ح ۵۲۹ .

2.اليقين ، ص ۳۸۹ .

3.فهرست نجاشى ، رقم ۱۰۶۷ .

4.فهرست نجاشى ، رقم ۷۰۸ .

5.فهرست نجاشى ، رقم ۱۰۷۰ ؛ معجم رجال الحديث ، ج ۱۵ ، ص ۲۱۱ ، رقم ۱۰۴۷۳.

6.بندينجين ، از توابع بغداد و در ناحيه كوهستانى آن در سمت نهروان قرار داشته است ، و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمان اين جانب ، او ، أبو الحسن على بن المظفر بن بدر ، از مشايخ خطيب بغدادى و شاگرد أبو أحمد حسن بن عبد اللّه بن سعيد عسكرى ، مؤلف الزواجر والمواعظ ، از مشايخ صدوق است ، ر . ك : تاريخ بغداد ، ج ۱۰ ، ص ۱۴۶ ، رقم ۵۲۹۵ ؛ الذريعة ، ج ۱۲ ، ص ۶۰ ، رقم ۴۷۳ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 300856
صفحه از 410
پرینت  ارسال به