بن شمون مى نويسد :
كتب أبو الحسن عليه السلام إلى بعض مواليه ، لا تلحّوا على المتعة ، إنّما عليكم إقامة السنّة ، فلا تشتغلوا بها عن فرشكم و حرائركم فيكفرن و يَتبرَّينَ و يَدعِينَ على الآمر بذلك ويلعنونا؛امام على عليه السلام به بعضى از دوستداران خود نوشت : بر متعه پافشارى و اصرار نكنيد ، وظيفه شما تنها برپا داشتن سنت است [ كه آن هم با يك بار محقق مى شود يا اين كه وظيفه شما بيان سنت بودن متعه است و انجام آن واجب نيست ]؛ پس با سرگرم شدن به آن [ متعه هاى متعدد و كنيزان ]از همسران اصلى و زنانِ آزادتان باز نمانيد كه در اين صورت ، امر كننده به آن (متعه) را انكار مى كنند و از او بيزارى مى جويند و بر او لعن و نفرين مى كنند.
آشنايان با صرف مى دانند كه به دليل نسبت دادن فعل به زنان غائب ، «يدعين» در اينجا صيغه درستى نيست و بايد «يدعون» به كار رود ، اما مجلسى از كتاب لغت القاموس شاهد مى آورد كه «دعيت» گويشى در «دعوت» است ، يعنى صيغه ششم فعل مضارع از ماده «دعو» ، به جاى وزن اصلى و با عين الفعل مضموم به شكل «يَفْعِلْنَ» و مشابه با ناقص يايى به كار مى رود و مانند «يرمين» مى گردد و همان صيغه ششم ، يعنى فعل منتسب به زنان غائب را شكل مى بخشد ، و هر سه فعل در حديث مذكور را ، يعنى يكفرن و تبرّين و يدعين را به زنان آزاد و همسران اصلى چنين مردانى نسبت مى دهد ، و ما را از پى جويى احتمال هاى ديگر و كوشش براى يافتن و يا ساختن يك فاعل ديگر ، جداى از دو فاعل فعل اول ، آسوده مى كند . ۱
تفسير لغات
اگر چه فنّ صرف ، براى يافتن مادّه اصلى كلمه در كتب فرهنگ لغت عربى و پس از آن نيز ، به كار ساختن هيأت هاى گوناگون و فهم حالت هاى مختلف به كار مى آيد ، اما آنچه مهم تر است ، همين ماده و معناى اصلى كلمه است . بسيارى ، با مراجعه به يكى دو كتاب لغت رايج و معاصر ، معناى نوشته شده را حجّت مى بينند و به همان بسنده مى كنند ، و سپس