نمونه فقهي
ميدانيم که سواره و پياده، حقوقي نسبت به هم دارند. سرلوحه اين حقوق، نيازردن يکديگر و استفاده صحيح از راه است. يکي از احاديثي که در اين باره سخن گفتهاند، دچار آسيب تعارض گشته است. گزارش اوّل و دوم اين متن در کافي کليني، و گزارش سوم آن در خصال صدوق است. دو گزارش کليني،کاملاً مخالف هم هستند؛ در حالي که سندشان يکسان است و اساساً نسخه بدل يکديگر به شمار ميآيند. اما سند صدوق، متفاوت است. هر دو سند، صحيحاند و برخي از راويان آنها، از بزرگترين محدثان و راويان شيعه به شمار ميآيند و از اين رو، نميتوان هيچ يک را بياعتبار دانست. ما ابتدا دو گزارش کليني را ميآوريم:
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: «أنَّ مِن الحقِّ أنْ يَقولَ الراكبُ لِلماشي: الطريقَ».
وفي نسخة اُخرى: «إنّ مِن الجورِ أن يقولَ الراكبُ للماشي: الطريقَ».۱
سواره حق دارد به پياده بگويد: «راه [بده]!».
و در نسخهاي ديگر آمده: «ستم است که سواره به پياده بگويد: «راه [بده]!».
شيخ حرّ عاملي در توضيح اين روايت مينويسد:
بر پايه نسخه اول، معناي حديث اين است: براي سواره، سزا است که به پياده هشدار دهد که راهش را كج كند تا به او آسيبي نرسد. و معناي نسخه دوم اين است: براي سواره، شايسته نيست که پياده را مجبور کند از سر راهش کنار رود؛ بلکه سواره بايد راهش را کج کند. ۲
فيض کاشاني نيز چنين ميگويد:
معناي روايت نخست، اين است كه يکي از حقوق پياده بر سواره، اين است كه سواره او را بر مكان مركبش آگاه كند تا مواظب باشد. ۳
علامه مجلسي که سعي کرده اين اختلاف را بزدايد، ميگويد:
گويي عبارت «وفي نسخة أخري...»، سخن راويان كتاب الكافي است، و احتمال دارد سخن كليني باشد و ناشي از اختلاف در نسخههاي اصول که وي در دسترس داشته است. به هر حال، [مفاد] نسخه دوم، در جايي جاري است كه راه ديگري وجود داشته باشد و به سواره اين امكان را بدهد كه عنان مركبش را به سوي آن خم كند؛ ولي بر اساس نسخه اول، معناي حديث اين است كه براي سواره شايسته است پياده را هشدار دهد تا راهش را كج كند و بدو آسيب نرسد. حديث بعدي نيز مؤيد نقل دوم است و نقل اول گرچه ظهور بيشتري دارد، در برخي از نسخههاي كافي نيست. ۴
مقصود مجلسي از «مؤيد»، اين روايت شيخ صدوق است:
حدثنا أبي (رضي الله عنه) قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، عن محمد بن عبد الجبار، عن محمد بن إسماعيل بن بَزيع، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «مِن الجورِ: قولُ الراكبِ للراجِلِ: الطريقَ!».۵
1.الكافي، ج ۶، ص ۵۴۰، ح ۵.
2.وسائل الشيعة (آل البيت)، ج ۱۱، ص ۴۵۹.
3.الکافي، ج ۶، ص ۵۴۰، پاورقي شماره ۲.
4.بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۴.
5.الخصال، شيخ صدوق، ص ۳، ح ۳: «خِصلةٌ مِن الجور».