93
آسيب شناختِ حديث

نمونه فقهي

مي‌دانيم که سواره و پياده، حقوقي نسبت به هم دارند. سرلوحه اين حقوق، نيازردن يکديگر و استفاده صحيح از راه است. يکي از احاديثي که در اين باره سخن گفته‌اند، دچار آسيب تعارض گشته است. گزارش اوّل و دوم اين متن در کافي کليني، و گزارش سوم آن در خصال صدوق است. دو گزارش کليني،کاملاً مخالف هم هستند؛ در حالي که سندشان يک‌سان است و اساساً نسخه ‌بدل يکديگر به شمار مي‌آيند. اما سند صدوق، متفاوت است. هر دو سند، صحيح‌اند و برخي از راويان آنها، از بزرگ‌ترين محدثان و راويان شيعه به شمار مي‌آيند و از اين رو، نمي‌توان هيچ يک را بي‌اعتبار دانست. ما ابتدا دو گزارش کليني را مي‌آ‌وريم:
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: «أنَّ مِن الحقِّ أنْ يَقولَ الراكبُ لِلماشي: الطريقَ».
وفي نسخة اُخرى: «إنّ مِن الجورِ أن يقولَ الراكبُ للماشي: الطريقَ».۱
سواره حق دارد به پياده بگويد: «راه [بده]!».

و در نسخه‌اي ديگر آمده: «ستم است که سواره به پياده بگويد: «راه [بده]!».
شيخ حرّ عاملي در توضيح اين روايت مي‌نويسد:
بر پايه نسخه اول، معناي حديث اين است: براي سواره، سزا است که به پياده هشدار دهد که راهش را كج كند تا به او آسيبي نرسد. و معناي نسخه دوم اين است: براي سواره، شايسته نيست که پياده را مجبور کند از سر راهش کنار رود؛ بلکه سواره بايد راهش را کج کند. ۲
فيض کاشاني نيز چنين مي‌گويد:
معناي روايت نخست، اين است كه يکي از حقوق پياده بر سواره، اين است كه سواره او را بر مكان مركبش آگاه كند تا مواظب باشد. ۳
علامه مجلسي که سعي کرده اين اختلاف را بزدايد، مي‌گويد:
گويي عبارت «وفي نسخة أخري...»، سخن راويان كتاب الكافي است، و احتمال دارد سخن كليني باشد و ناشي از اختلاف در نسخه‌هاي اصول که وي در دسترس داشته است. به هر حال، [مفاد] نسخه دوم، در جايي جاري است كه راه ديگري وجود داشته باشد و به سواره اين امكان را بدهد كه عنان مركبش را به سوي آن خم كند؛ ولي بر اساس نسخه اول، معناي حديث اين است كه براي سواره شايسته است پياده را هشدار دهد تا راهش را كج كند و بدو آسيب نرسد. حديث بعدي نيز مؤيد نقل دوم است و نقل اول گرچه ظهور بيشتري دارد، در برخي از نسخه‌هاي كافي نيست. ۴
مقصود مجلسي از «مؤيد»، اين روايت شيخ صدوق است:
حدثنا أبي (رضي الله عنه) قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، عن محمد بن عبد الجبار، عن محمد بن إسماعيل بن بَزيع، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «مِن الجورِ: قولُ الراكبِ للراجِلِ: الطريقَ!».۵

1.الكافي، ج ۶، ص ۵۴۰، ح ۵.

2.وسائل الشيعة (آل البيت)، ج ۱۱، ص ۴۵۹.

3.الکافي، ج ۶، ص ۵۴۰، پاورقي شماره ۲.

4.بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۴.

5.الخصال، شيخ صدوق، ص ۳، ح ۳: «خِصلةٌ مِن الجور».


آسيب شناختِ حديث
92

اضطراب متن

نمونه اعتقادي

نمونه اضطراب متن در احاديث اعتقادي، در روايت نماز ابو بکر به چشم مي‌خورد؛ روايتي که براي اثبات فضيلت خليفه نخست، بدان استدلال کرده‌اند و شيخ مفيد آن را رد کرده است. دليل وي براي رد روايت، اضطراب شديد متن آن است؛ با آن که راوي نخست آن، يک نفر؛ يعني عايشه دختر ابو بکر است. شيخ مفيد چند نقل متفاوت را آورده و سپس به ردّ آن پرداخته است ۱ :
الف: فروى أبو ‌وائل عن مسروق عن عائشة قالت: صلّى رسولُ الله في مرضه الذي مات فيه خلفَ أبي بكر قاعداً.
ب: وروى إبراهيم عن الأسود عن عائشة في حديث في الصلاة أن النبيَّ صلّى عن يَسارِ أبي بكر قاعداً وكان أبو ‌بكر يُصلِّي بالناس قا ئماً.
ج: وفي حديث وكيع عن الأعمش عن إبراهيم عن الأسود عن عائشة قالت: صلَّى رسولُ الله في مرضه عن يمينِ أبي بكر جالساً وصلى أبو ‌بكر قائماً بالناس.
د: وفي حديث عروة بن الزبير عن عائشة قالت: صلَّى رسولُ الله بِحِذاءِ أبي بكر جالساً وكان أبو ‌بكر يُصلي بصلاة رسول الله والناس يُصلون بصلاة أبي بكر.
شيخ مفيد اين گزارش‌ها را چنين نقد کرده است:
بر پايه آنچه که گفته‌اند، اصل حديث نماز ابو بکر را تنها يک تن؛ يعني دخترش عايشه نقل کرده است. با اين حال، باز هم در آن اختلاف و تناقض است و اين، گواه بر نادرستي آن است... او يک بار مي‌گويد: رسول خدا امام جماعت بوده، و بار ديگر مي‌گويد: ابو بکر امام جماعت بوده. يک بار مي‌گويد: پيامبر در طرف راست ابو بکر نماز مي‌خواند، و بار ديگر [مي‌گويد]: در طرف چپ. و اين تناقضات و اضطراب آشکار، خود دليلي بر ساختگي بودن اين حديث است. ۲

1.الافصاح، ص ۲۰۴.

2.همان، ص ۲۰۶.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 275098
صفحه از 320
پرینت  ارسال به