113
آسيب شناختِ حديث

درس هفتم : نقل معنا، آهنگ سخن

اهداف درس:

شناخت مفهوم، جواز، گستره و شرط نقل معناي حديث؛
آگاهي از آسيب‌هاي محتمل و وقوع يافته ناشي از نقل معنا.

13. نقل معنا

مفهوم و جواز نقل معنا

اصطلاح «نقل معنا»، ۱ يعنى: نقل محتواى يک خبر، بدون اصرار بر واژه ها و تعابير
آن. ۲ اين شيوه، در نقل شفاهى رايج بوده و در نقل كتبى نيز هنگام نقل قول غير مستقيم، به كار مى رود. امامان ما، اين شيوه عقلايى را تأييد كردند و با احاديثى چند، بر آن صحّه گذاشتند ۳ و دستِ‌کم، در غير دعاها، رساله‌ها و نامه‌هاي مکتوب، با آن مخالفت نکردند. ۴ آنان با اين اجازه، نقل حديث را آسان ساخته، به ترويج و همگانى شدن حديث، يارى رساندند؛ اما شرط کردند که تفاوت واژه ها، به تفاوت معنا نينجامد. از اين رو، نقل معنا نزد راويان شيعى، به صورت يک شيوه امضا شده و مقبول در آمد. شيخ طوسي که سخنگوي قدما شناخته مي‌شود، از کاربرد اين روش خبر داده و آسيب‌هايي را نيز براي آن بر شمرده است. ۵ از محدّثان و فقيهان معاصر نيز آيت الله بروجردى رحمه الله، نقل معنا را امرى شايع ميان راويان دانسته و گفته است:
چون در احوال راويان و روايات امامان معصوم مى نگريم، درمى يابيم كه در موارد بسيارى، عين الفاظي را که شنيده اند، نقل نمى كنند؛ بلكه معناى آنچه را در يافته اند و به ذهن خويش سپرده اند، باز مى گويند؛ گرچه گاه در اين ميان، دچار خطا هم مى شوند. ۶

1.از آن جا که تعبير عربي رايج براي اين مفهوم، يا «نقل الحديث بالمعنى» است، گاهي در فارسي نيز به جاي اين اصطلاح، «نقل به معنا» گفته مي‌شود. بهتر است در عبارات فارسي، از آن پرهيز شود و همان «نقل معنا» گفته شود. توضيح اين‌که اگر اين ترکيب را وصفي بگيريم، «به معنا» صفتي بي‌معنا خواهد بود؛ اما اگر ترکيب مصدري باشد (سکون لام)،گونه‌اي گرته‌برداري است که اگر هم غلط نباشد، فصيح نيست. اگر در عبارات فارسي، حرف اضافه «به» در کنار فعل «نقل کردن» به کار رود، معناي روشن و عرفي آن در فارسي معيار، همان «جا به جا کردن به سوي» يا «… به طرف» است که در عربي، از «إلي» فهميده مي‌شود (نَقَل إلي؛ نقل کرد به…) و روشن است که اين اصطلاح حديثي، در چنين معنايي به کار نمي‌رود. [ويراستار]

2.روايةُ الحديث بالمعنَى: نقلُ معنَى الحديثِ مِن دونِ الجُمودِ على الألفاظ. لا تجوزُ لِمَن لَمْ يكنْ عالماً بِمقاصِدِ الألفاظِ، وما يحيلُ مَعانِيها، ومَقاديرِ التفاوتِ بينَها بِغيرِ خلافٍ؛ معجم مصطلحات الرجال و الدراية، ص ۷۰؛ الرعاية في علم الدراية، ص ۳۱۰؛ وصول الأخيار، ص ۱۵۱؛ نهاية الدراية، ص ۴۸۸؛ مقباس الهداية، ج ۳، ص ۲۷۷.

3.کليني بابي را در کافي، به اين موضوع اختصاص داده است. براي نمونه، از محمّد بن مسلم چنين نقل کرده است: به امام صادق عليه السلام گفتم: «از شما حديثي مي‌شنوم و سپس [هنگام بازگو کردن براي ديگران،] کم و زياد مي‌کنم [حکمش چيست؟]». فرمود: «إن كنتَ تُريد معانيه، فلا بأسَ؛ اگر مقصودت رساندن همان معاني باشد، اشکالي ندارد»؛ الكافى، ج ۱، ص ۵۱.

4.ر.ک: الكافى، ج ۱، ص ۵۱؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۶۱؛ كنز العمّال، ج ۱۰، ص ۲۳۰ و ۲۳۶. نيز، ر.ک: علوم حديث، ش ۲، «نقل به معنا»، مهدى مهريزى، ص ۳۹.

5.عبارت شيخ طوسي چنين است: وقد كان منهم من ينقل الحديث بالمعنى دون اللفظ، فيقع الغلط فيه من هذا الوجه؛ عدّة الأصول (ط.ج)، ج ۱، ص ۹۵.

6.ايشان در درس فقه خود، گاه چند حديث را به يک جا باز مي‌گردانده است. براي نمونه، حديث دوازدهم و پانزدهم باب پانزدهم از ابواب نماز مسافر وسائل الشيعة را يک حديث ‌ دانسته و اندكى بعد، چنين گفته است: «النقل بالمعنى كان أمراً شائعاً بين الرواة»؛ البدر الزاهر، منتظري ص ۱۸۵؛ ر.ک: كتاب الأحاديث المقلوبة و جواباتها، طباطبايي بروجردي، ص ۳۱.


آسيب شناختِ حديث
112

پرسش و پژوهش

1. تقطيع نادرست را تعريف نموده و سه حديث بيابيد که تقطيع نادرست به آنها آسيب رسانده است، سپس متن اصلي و کامل هر حديث را بيان کنيد.
2. روش جلوگيري از آسيب ناشي از تقطيع نادرست و اختصار، چيست؟
3. يک حديث بلند را به گونه‌اي تقطيع کنيد که به معناي هيچ يک از اجزاي تقطيع ‌شده‌اش، آسيب نبيند.
4. متن عهدنامه مالک اشتر در نهج البلاغه را با متن آن در کتب متقدم بر نهج البلاغه، مقايسه کنيد.
5. دو حديث بيابيد که اختصار در نقل آنها، به معنايشان آسيب‌ رسانده است.
6. اختصار در سند روايت به چه شکل است؟ دو نمونه ارائه دهيد.
7. متن اصلي و مفصّل اين حديث را بيابيد:
من سألنا أعطيناه و من استغني أغناه الله.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 275092
صفحه از 320
پرینت  ارسال به