خدا - صفحه 145

6 / 4

محبّت خدا

۱۳۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :محبّت ، اساس معرفت است .

۱۳۶.امام على عليه السلامـ در يادكرد حديث معراج پيامبر صلى الله عليه و آله ـ :خداى متعال فرمود : « ... امّا زندگى جاويدان ، آن است كه [بنده ]براى خويش كار كند تا آن كه دنيا در نظرش خوار و در نگاهش حقير شود و آخرت در نزد او باعظمت گردد ... . هر گاه چنين كرد ، در دل او محبّتى جاى مى دهم ، تا جايى كه دلش را و نيز فراغت و اشتغالش را و همّ و غمش را و سخن گفتنش را از نعمت هايى كه به اهل محبّتم عطا مى كنم ، براى خودم قرار مى دهم ، و ديده دل و گوش او را باز مى كنم ، آن سان كه با [گوشِ ]دلش بشنوند و با [چشمِ] دلش به شكوه و عظمت من بنگرد» .

۱۳۷.امام على عليه السلامـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ :آن كه مشتاق شد ، خدمت كرد و آن كه خدمت كرد ، پيوست و آن كه پيوست ، به وصال نايل آمد و آن كه به وصال نايل آمد ، شناخت .

۱۳۸.امام زين العابدين عليه السلام :معبود من! ما را از كسانى قرار ده كه درختانِ شوقِ به تو در باغ هاى سينه هايشان در هم تنيده است ... و از ديدن محبوبشان چشمانشان روشن گشته است .

۱۳۹.امام صادق عليه السلام :[خداوند] به اهل محبّتش نيروى شناختش را بخشيد و [به لطف محبّت و شناخت خويش ، ]گرانىِ بار عمل به حقيقتِ آنچه را كه شايسته آن اند ، از دوش آنان برداشت .

۱۴۰.مختصر بصائر الدرجاتـ به نقل از يونس بن ظبيان ـ :بر امام صادق عليه السلام وارد شدم... . فرمود : «خردمندان (/ صاحب دلان) ، كسانى هستند كه انديشه را به كار گرفتند ، تا جايى كه به وسيله آن ، محبّت خدا را به دست آوردند . و دل ، هر گاه محبّت خدا را به دست آورد ، نورانى مى شود و لطف (/ لطافت) به سوى آن مى شتابد ، و چون به منزلگاه لطف فرود آيد ، از سودمندان مى شود [و چون از سودمندان شود ، ]حكيمانه سخن مى گويد ، و هر گاه به حكمت سخن بگويد ، صاحب هوش (تيزبينى) مى شود ، و هر گاه در منزلگاه تيزبينى فرود آيد ، آن را با قدرت ( / در قدرت خداوند) به كار مى بندد ، و هر گاه با قدرت ( / در قدرت) به كارش بندد ، طبقات هفتگانه [ى آسمان] را مى شناسد ، و چون به اين مقام برسد ، دقيق و حكيمانه و روشن مى انديشد ، و هر گاه به اين مقام رسيد ، خواست و محبّتش را به آفريدگارش منحصر مى كند ، و چون چنين كند ، به بالاترين مقام مى رسد و پروردگارش را در دل خويش عيان مى بيند و به حكمت مى رسد ، نه از طريقى كه حكيمان به آن رسيده اند ، و به دانش دست مى يابد ، نه از راهى كه دانشمندان بدان دست يافته اند ، و به صِدق نايل مى آيد ، نه از طريقى كه صدّيقان به آن نايل گشته اند . حكيمان ، حكمت را با سكوت به دست آورده اند و دانشمندان ، دانش را با جستنْ تحصيل كرده اند و صدّيقان ، صدق را به واسطه خشوع و عبادت طولانى كسب نموده اند . پس هر كه اين ويژگى را بيابد ، يا فرو مى افتد يا فراز مى رود ، و بيشترشان فرو مى افتند و فراز نمى آيند ، هر گاه حقّ خدا را پاس ندارند و آنچه فرمان يافته اند ، عمل نكنند ؛ زيرا اين ، منزلت كسى است كه او (خدا) را چنان كه بايد ، نشناخته و چنان كه شايد ، به او عشق نورزيده است . پس مبادا نماز و روزه و روايات و گفتار و معلومات آنها تو را بفريبد ؛ چرا كه اين گونه مردمان [به سانِ ]خرانى هستند» .
سپس فرمود : «اى يونس! اگر دانش درست مى خواهى ، نزد ما خاندان است ؛ چرا كه ما آن را به ارث برده ايم و آبشخور حكمت و فصل الخطاب ، به ما داده شده است» .

ر .ك : دوستى در قرآن و حديث : ص 631 (بخش دوم / فصل هفتم : آثار خدا دوستى / ديدار خدا) .

صفحه از 417