تاریخ - صفحه 5

ابن منظور (م 711 ق) نيز مى گويد :
قيلَ : إنَّ التّاريخَ الَّذى يُؤَرِّخُهُ النّاسُ لَيسَ بِعَرَبِىٍّ مَحضٍ ، وَ إنَّ المُسلِمينَ أخَذوهُ عَن أهلِ الكِتابِ... .
الإرخ : وَلَدُ البَقَرِ الوَحشِيَّةِ إذا كان اُنثى ... وَ قيلَ : إنَّ التّاريخَ مَأخوذٌ مِنهُ ، كَأَنَّهُ شَى ءٌ حَدَثَ كَما يَحدُثُ الوَلَدُ ، وَ قيلَ : التّاريخُ مَأخوذٌ مِنهُ ؛ لِأَنَّهُ حَديثٌ .۱

به قولى ، تاريخى كه مردم مى نويسند ، عربىِ ناب نيست و مسلمانان ، آن را از اهل كتاب گرفته اند... .
اِرخ : ماده گوساله گاو وحشى را گويند... و به قولى ، واژه تاريخ ، از همين معنا گرفته شده است . تو گويى تاريخ ، چيزى است كه پديد مى آيد ، چنان كه بچّه زاده مى شود . بعضى گفته اند: تاريخ ، از همين معنا گرفته شده ؛ چون جديد است .

با تأمّل در آنچه گذشت ، مى توان گفت كه كلمه «تاريخ» ، ريشه عربى دارد ؛ ولى ريشه آن ، به معناى گاه شناسىِ زمان نيست و دست كم ، بدين معنا بودنِ آن ، مورد ترديد جدّى است ؛ امّا به هر حال ، ترديدى نيست كه اين كلمه در زبان عربى ، به معناى گاه شناسى زمان آمده است . ۲

تاريخ ، در اصطلاح

تاريخ ، در اصطلاح امروز ، علمى است با گرايش هاى گوناگون كه در آن ، كارهاى گذشته جوامع انسانى ، موضوع و محور بحث است و كوشش مى شود قوانين و روابط حاكم در هر دوره و علل بروز برخى حوادث اجتماعى و يا رشد و انحطاط جامعه ها كشف گردد ، تا از اين ره گذر ، «فلسفه تاريخ» تدوين گردد كه وسيله اى براى ارزيابىِ وضع جوامع امروز و آينده بشرى است .
در مرحله نخست ، مى توان گفت كه منظور از علم تاريخ ، دو چيز است :

1.لسان العرب : ج ۳ ص۴ مادّه «أرخ» .

2.ر.ك : ص ۳۹ (تاريخ / فصل يكم / درنگى در باره تاريخ نگارى و پايه هاى تقويم تاريخ) .

صفحه از 136