تاریخ - صفحه 39

بود كه رخدادى مهم ، مبدأ تاريخ قرار مى گرفت ؛ امّا بعد از رحلت رسول اكرم ، به فراموشى سپرده شد و چند سال بعد از آن ، با توجّه به نيازى كه به يك مبدأ احساس مى شد ، به پيشنهاد امام على عليه السلام [كه حسّاسيت خاصّى بر روى پيروى از شيوه رسول اكرم داشت] احيا شد . به علاوه و شايد متأسّفانه ، مبدأ سال ـ كه قاعدتا بايد از ربيع اوّل (ماه هجرت) مى بود ـ ، به محرّم تبديل شد . ۱

پايه تقويم هجرى شمسى

بدان سان كه اشارت رفت ، تاريخ هجرى قمرى در جامعه اسلامى و كتاب هاى تاريخى ، مورد استفاده قرار گرفت ؛ امّا در كنار آن ، سال شمسى به دليل ثبات آن در تعيين فصول ، هميشه به عنوان سالِ مورد استفاده در امور كشاورزى و خراج و جز آن ، اهمّيت خود را حفظ كرده و در تقويم ها ، محاسبه و ياد مى شده است . تطبيق اين دو روزشمار با يكديگر ، در فرهنگ هاى مختلف ، هميشه مورد بحث بوده و راه حل هاى مختلفى براى آن ، ارائه گرديده است .
محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471ق ، بدين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماهِ سى روزه تقسيم مى كردند كه جمعا 360 روز مى شد. پنج روزِ باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفند ماه بر آن مى افزودند كه جمعا 365 روز مى شد . با اين حال ، پنج ساعت و 48 دقيقه و 45 ثانيه و 51 صدم ثانيه باقى مى مانْد . اين زمان ، در هر چهار سال ، يك روز مى شد و از آن جا كه در محاسبه نمى آمد ، روز اوّل فروردين در فصول سال ، تغيير مى كرد . بنا بر اين، ماه هاى شمسى نيز در آن زمان ، مانند ماه هاى قمرى در فصول سال ، متغيّر بود . معناى اين سخن ، آن است كه نوروز ، در نتيجه خطاهاى گاه شمارى ، در ابتداى

1.سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله : ص ۳۷۵ـ۳۷۶ .

صفحه از 136