457
تفسير قرآن ناطق

و بنده ما ، داوودِ نيرومند را ياد كن ، كه او بسى بازگردنده [ به سوى ما ] بود . همانا ما كوه ها را رام ساختيم كه شبانگاه و بامداد ، همراه با او تسبيح مى كردند ؛ و نيز پرندگان ، [ رام و ] فراهم آمده ، همه او را فرمان بُردار و بازگردنده [به آواز خود با وى به تسبيح ]بودند ، و پادشاهى اش را استوار كرديم و به او ، حكمت و فصل الخطاب را داديم» .
با تأمّل در ويژگى هاى داوود عليه السلام ، اهمّيت فصل الخطاب بودن سخن ، نمايانده مى شود ؛ زيرا داوودِ پيامبر ، به اوج بندگى خدا رسيده بود و از سويى ، كوه ها و پرندگان ، در تسبيح گويىِ خداوند ، با او هم نوا مى شدند و پادشاهى اش ، خلل ناپذير بود و آن گاه ، به «حكمت» و «فصل الخطاب» دست يازيد . بنا بر اين ، فصل الخطاب ، هديه اى الهى است كه از سوى حق تعالى ، ارزانى مى شود و بنا بر اعتقاد شيعه ، پروردگار ، همان فصل الخطاب بودن را به اهل بيت عليهم السلام نيز عنايت كرده و آنان ، از اين نعمتِ سِترگ ، بهره مند شده اند . اينك ، مفهوم فصل الخطاب و چگونگىِ فصل الخطاب بودن پيشوايان در اسلام را بررسى مى نماييم .

معانى «فصل الخطاب»

فصل الخطاب ، اصطلاحى قرآنى است و از اين رو ، در متون دينى به گونه هاى مختلف ، تبيين شده است . مهم ترين معانى فصل الخطاب ، عبارت اند از :

1 . نيكو سخن گفتن

تعبير «فصل الخطاب» ، به معناى سخن جدا و يا جدا كننده ، با معناى لغوى آن ، سازگار است . در زبان عربى ، به عبارت «امّا بعد» ، فصل الخطاب گفته مى شود ؛ زيرا نويسنده يا گوينده ، پس از حمد و ثناى الهى ، سخن اصلى خود را با «امّا بعد» ، آغاز مى كند و بدين سان ، سخنان خود را از عباراتى كه در مقدّمه آورده ، جدا مى سازد . اين شيوه سخن گفتن ، بر زيبايىِ كلام مى افزايد و شنونده ، از سخنان منظّم و شمرده


تفسير قرآن ناطق
456

( 75 )

۰.وَ فَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَكُم .

۰.و فصل الخطاب ، نزد شماست .

توضيح واژه ها

فَصْل : جدا ، جدا كننده . ۱
الخِطاب : سخن گفتن رويا روى . ۲

شرح

يكى از ويژگى هاى اهل بيت عليهم السلام ، فصل الخطاب بودنِ ايشان است . بررسى اين عبارت از زيارت ، نيازمندِ شناخت نكته اى ادبى است ؛ زيرا فصل الخطاب ، مضاف و مضافٌ اِليه است ، ولى در حقيقت ، صفتِ «فصل» به موصوفِ خود «الخطاب» ، اضافه شده است و بايد آن را چنين بررسى نماييم : «الخطابُ الفصل» ، يعنى خطابى كه «فصل ؛ جدا كننده» بودن ، از مهم ترين ويژگى هاى آن است و در نگاه ابتدايى ، يعنى سخن گفتن براى ديگران ، به گونه اى كه عبارات آن ، جدا جدا و شِمرده باشد .
عبارت «فصل الخطاب» ، به آياتى از قران كريم ، اشاره دارد كه [ در آنها ] خداوند ، در يادكرد از عناياتى كه به داوود عليه السلام عطا كرده ، فصل الخطاب بودن سخنانش را نيز برشمرده است :
«وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِىِّ وَ الْاءِشْرَاقِ وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ وَ شَدَدْنَا مُلْكَهُ وَءَاتَيْنَـهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ . 3

1.«الفصل : بون ما بين الشيئين» (العين ، ج ۷ ، ص ۱۲۶) . «الحاجز بين الشيئين» (لسان العرب ، ج ۱۱ ، ص ۵۲۱) .

2.«الخطاب : مُراجَعَة الكلام» (لسان العرب ، ج ۱ ، ص ۳۶۱ ) .

3.. سوره ص ، آيه ۱۷ ـ ۲۰ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 109743
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي