167
تفسير قرآن ناطق

1 . صاحبان خِرد و زيركى

بدين سان كه جمله «ذوى النهى» را به صاحبان خِرد و جمله «اُولى الحِجى» را به صاحبان فطنت (زيركى) تفسير كنيم ، در نتيجه ، مقصود از اين عبارت از زيارت ، چنين مى شود : «سلام بر خردمندان و زيركان ! » .

2 . خردمند در ترك كارى و انجام دادن كارى ديگر

عقل ، داراى دو نقش در زندگى است : يكى ، نهى از كارهاى ناشايست است كه بدين لحاظ ، به آن «نُهى» گفته مى شود ؛ و ديگرى ، امر به كارهاى شايسته كه از اين جهت ، به آن «حِجى» مى گويند . معصومان عليهم السلام ، در هر دو بُعد ، داراى كامل ترين عقول هستند . بنا بر اين نظر ، معناى عبارت ياد شده ، چنين است : «سلام بر خِردمندان در ترك كارهاى ناشايست و انجام دادن كارهاى شايسته» .

3 . صاحبان عقل نظرى و عملى

طبق اين معنا ، مقصود از عبارت ياد شده ، سلام بر پيشوايانى است كه از كامل ترين عقل هاى نظرى و عملى برخوردارند .
گفتنى است كه در تفسير «عقل نظرى» و «عقل عملى» ، دو نظريه وجود دارد :
بنا به نظريه اوّل ، عقل ، مبدأ ادراك است و در اين مورد ، تفاوتى ميان عقل نظرى و عملى وجود ندارد ؛ بلكه تفاوت در هدف است . اگر هدف از ادراك چيزى ، شناخت بود ، مبدأ ادراك آن ، «عقل نظرى» ناميده مى شود ؛ و اگر هدف از ادراك چيزى ، عمل بود ، مبدأ ادراك آن ، «عقل عملى» ناميده مى شود . بر اساس اين نظريه ، عقل عملى ، مبدأ ادراك است ، نه تحريك .
نظريه دوم ، اين است كه تفاوت ميان عقل نظرى و عقل عملى ، جوهرى است ؛ يعنى تفاوت در مبدأ ادراك بودن آنهاست . عقل نظرى ، مبدأ ادراك و عقل عملى ، مبدأ تحريك است . وظيفه عقل عملى ، اجراى مُدركات عقل نظرى است . ۱

1.ر . ك : خردگرايى در قرآن و حديث ، ص ۲۴ .


تفسير قرآن ناطق
166

( 20 )

۰.وَ ذَوِى النُّهى وَ اُولِى الْحِجى .

۰.و خِردمندان و فرزانگان ...

توضيح واژه ها

ذَوِى : جمع «ذو» ، به معناى صاحبِ ، داراىِ ؛ دارنده ـ كه تنها به صورت مضاف به كار مى رود ـ . ۱
النُّهى : جمع «النُّهية» ، به معناى عقل ، شعور ، فهم ، عقل بازدارنده از زشتى ها . ۲
اُولى : جمعى است كه مفرد ندارد ، به معناى دارندگان ، صاحبان . ۳
الحِجى : عقل ، فطنت ، خِرد ، هوش ، تيزهوشى ، زيركى ، بصيرت . اصل آن ، «سِتر» به معناى پوشش است و از آن رو كه عقل ، آدمى را از فساد و تباهى ، باز مى دارد و او را حفظ مى كند ، به آن حِجى مى گويند . ۴

شرح

اين عبارت از «زيارت جامعه» ، پيشوايان معصوم عليهم السلام را با جمله «ذَوى النُّهى و اُولِى الحِجى» مى شناساند . اگر حِجى را به عقل ترجمه كنيم ، «اُولى الحِجى» ، عطف تفسير «ذوى النُّهى» خواهد بود و جمله دوم ، تأكيد بر جمله اوّل است .
امّا اگر جمله دوم را تأكيد جمله اوّل ندانيم ، اين دو جمله را سه گونه مى توان تفسير كرد :

1.«ذو إسم ناقص و تفسيره صاحب ذلك» (لسان العرب ، ج ۱۵ ، ص ۴۵۶) .

2.«النُّهْيَةُ : العقل ، سمَّيت بذلك لأنّها تنهىِ عن القبيح» (لسان العرب ، ج ۱۵ ، ص ۳۴۶) .

3.«اُولى : جمع لا واحد له من لفظه ، واحده ذا للمذكّر وذه للمؤنّث» (الصحاح ، ج ۶ ، ص ۲۵۴۴) .

4.«الحجا : العقل و الفطنة ... و معناه الستر شبه بالحِجى العقل لأنّه يمنع الإنسان من الفساد و يحفظ من التعرّض للهلاك» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶) .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 107353
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي