123
تفسير قرآن ناطق

از نگاه على عليه السلام ، حكومت ، چيرگى بر دل ها و تسخير خِردها و عاطفه هاست ، نه رام سازى «تن»ها و سلطه بر افراد و چيرگى بر گروه ها . چنين تفسيرى از حكومت ، چه نيازى به توسّل به ابزارهاى نامشروع سياسى دارد ؟ قدرت در نگاه او ، جز براى اِحقاق حق ، قداستى ندارد تا براى حفظ آن ، به شيوه هاى باطل ، چنگ انداخته شود . تصرّف دل ها ، راهى جز استفاده صحيح از شيوه ها و راه سپردن بر اساس ارزش ها ندارد . سياست هاى نامشروع و باطل گرايانه ، شايد روزگارى كوتاه ، سلطه بيافريند و آن را ادامه دهند ؛ امّا هرگز دوام نخواهند آورد و براى مردم ، جز زيان ، چيزى نخواهند داشت ؛ چرا كه :
لِلحَقِّ دَولَةٌ وَ لِلباطِلِ جَولَةٌ .۱براى حق ، دولتى است ، و براى باطل ، [تنها] جولانى .

مبانى سياسى اهل بيت عليهم السلام

اسلام ، آيين نامه تكامل مادّى و معنوى انسان است . بنيادى ترين عنصر اين آيين نامه ، محبّت است . نقش محبّت در تحقّق حكومت اسلامى و برنامه هايى كه دين الهى براى پيشرفت جامعه انسانى رقم زده ، به حدّى است كه امام باقر عليه السلام ، دين اسلام را جز محبّت نمى داند و تصريح مى كند كه :
هَلِ الدِّينُ إلّا الحُبُّ ؟!۲آيا ديندارى ، جز مهرورزى است ؟ !
حكومت اسلامى ، ريشه در عشق و محبّت مردم دارد و محبّت ، امرى دستورى نيست كه بتوان انسان را با بخش نامه اى ، بر خلاف كشش درونى او ، به مهرورزى به كسى يا چيزى وا داشت . انسان ، عاشق زيبايى هاست و به گونه اى فطرى ، همه زيبايى هاى مادّى و معنوى را دوست دارد . بدين سان ، اگر بينش ، منش و كردار كسى

1.ر . ك : عيون الحكم و المواعظ ، ص ۴۰۳ ، ح ۶۸۱۵ و ۶۸۱۶ .

2.دعائم الإسلام ، ج ۱ ، ص ۷۱ .


تفسير قرآن ناطق
122

عرف سياسى حكومت هايى است كه بر مبانى ارزشى استوار نيستند و معيار حق و باطل ، جهت دهنده آنها در رفتار و تعامل ، نخواهد بود . انديشمندان سياسى امروز ، در توصيف ويژگى هاى سياست مدار مى گويند : «سياست مدار فطرى ، كارى به حق يا بطلان امور ندارد» . ۱ بسيارى از نگاه هاى امروزى به سياست ، با نگرش معاويه ، كاملاً همگون است . او با تكيه بر شعار «المُلْكُ عَقيمٌ ؛ ۲ سياستْ نازاست» ، با چنگ انداختن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده ، حاضر بود به هر كارى دست بزند و هر ناشايستى را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتى را به كار گيرد . ۳

سياست علوى

سياست در نگاه امام على عليه السلام ، اداره استوار جامعه بر اساس معيارهاى الهى و حركتى حق مدارانه است . امام عليه السلام مى فرمايد : «المُلكُ سِياسَةٌ ؛ ۴ كشوردارى ، سياست است» و هرگز براى رسيدن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده ، هر كارى را روا نمى داند ؛ بلكه به عكس ، او توسّل به ابزار نامشروع را حتّى به بهاى از دست دادن قدرت مشروع نيز جايز نمى داند . بر پايه آموزه هاى علوى ، سياست ، شناخت و بهره ورى از ابزارهاى مشروع در اداره جامعه ، و تأمين رفاه مادّى و معنوى مردم است .
به ديگر سخن ، در آموزه هاى علوى ، به كار گيرى شيوه هاى نامشروع و ابزارهاى به ظاهر كارآمد ، امّا به واقع ناصحيح ، سياست نيست ؛ بلكه خدعه ، نيرنگ ، فريب و به تعبير امام صادق عليه السلام ، «نَكراء» ۵
است .

1.سياست نامه امام على عليه السلام ، ص ۲۵ .

2.الأمالى ، صدوق ، ص ۱۳۲ .

3.سياست نامه امام على عليه السلام ، ص ۲۶ .

4.غرر الحكم ، ح ۱۷ ؛ سياست نامه امام على عليه السلام ، ص ۶۳۴ ، ح ۵۷۳ .

5.ر . ك : الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۱ ، ح ۳ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 106143
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي