341
سياست نامه امام علي (ع)

7 / 8

داورى مستقيم امام

۳۸۸.عوالى اللئالى:از على عليه السلام گزارش شده كه خود، در مسجد كوفه به قضاوت مى نشست و براى او سكّويى بود، معروف به «سكّوى قضاوت». ۱

۳۸۹.إرشاد القلوب:گزارش شده وقتى على عليه السلام از جهادْ فراغت مى يافت، به آموزش مردم و داورى ميان آنان مى پرداخت. ۲

۳۹۰.امام على عليه السلام ـ از سخنان او به هنگامى كه مردم را گِرد آورد و به جهاد ترغيب كرد و همه سكوت كردند ـ :«چه شده است شما را؟ آيا لاليد؟».
گروهى گفتند: اى امير مؤمنان! اگر تو حركت كنى، ما با تو حركت كنيم.
آن گاه فرمود: «چه شده است شما را؟ توفيق رستگارى نيابيد و به راه انصاف و عدل، هدايت مشويد! آيا در اين هنگامه سزاوار است كه من بيرون شوم؟ براى چنين كارى مردى از شما بايد بيرون رود كه او را در دليرى و تدبير ، بپسندم. نشايد كه شهر و سپاه و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت ميان مسلمانان و نگريستن در حق طلبكاران را واگذارم. آن گاه با دسته اى بيرون روم و به دنبال دسته اى ديگر راه بيفتم و چون تيرِ در تيردانِ خالى، از اين سو به آن سو درغلتم. همانا من قطب آسيابم كه بر گردِ من بچرخد و من برجا ايستاده ام. اگر از آن جدا شوم، مدارِ آن بلرزد و سنگ زيرين، به اضطراب در آيد. به خدا كه اين، رأيى خطاست». ۳

7 / 9

وحدت رويّه قضايى

۳۹۱.امام على عليه السلام ـ در عهدنامه اش به مالك اشتر ـ :... سپس به گزارشگران

1.عوالى اللآلى : ۲ / ۳۴۴ / ۸ .

2.إرشاد القلوب : ۲۱۸ ، عدّة الداعى : ۱۰۱ ، بحار الأنوار : ۱۰۳ / ۱۶ / ۷۰ .

3.نهج البلاغة : خطبه ۱۱۹ .


سياست نامه امام علي (ع)
340

كس اند: ... و كسى كه مردانى را از ميان نادانان گرد آورد، گرفتار تاريكى فتنه هاست. آدم نمايان، او را دانا ناميده اند و يك روز را به سلامت نگذرانده است. آغاز كرد و گِرد آورد چيزى را كه اندكش از بسيارش بهتر است ، تا آن گاه كه از آبِ بدمزه، سيراب شود و دانش بيهوده اندوزد. پس ميان مردم، به داورى نشيند و خود را عهده دار گشودن مشكل ديگرى بيند؛ و اگر با قاضى پيش از خود مخالفت كند، در امان نيست كه حكم او را آن كه پس از او مى آيد، بشكند، آن گونه كه او با پيشينيان كرد؛ و اگر كارِ سربسته و دشوارى نزد او بَرَند ، ياوه هايى چند از رأى خود، آماده گردانَد و آن را صواب داند.
پس او با فرورفتن در امور مشتبه، گويا در تنيده هاى عنكبوت است كه نمى داند بر خطاست يا به حقيقت رسيده است. آنچه را خود نپذيرد، علم به حساب نيارد و جز آنچه خود بدان رسيده، به مذهبى معتقد نباشد. اگر چيزى را به چيزى قياس كرد، رأى خود را تكذيب نكند و اگر حكمى را نداند، آن را بپوشانَد؛ چرا كه از نادانى خويش آگاه است، تا به وى نگويند كه نمى داند. آن گاه جسارت بورزد و داورى كند. پس او كليد تاريكى هاست ، جوينده شبهات است و پوينده جهالت ها.
از آنچه نمى داند، عذر نخواهد تا سالم مانَد و به دانش، از روى قطع و يقين نچسبد تا بهره بَرَد. روايت ها را بپراكَنَد، چنان كه باد ، كاه را زير و رو سازد. ارثيه ها[ ى به ناحق تقسيم شده] از او بگريند و خون ها از او فرياد كنند. با دادرسى اش ، ناموس حرام، حلال گردد و حلال، حرام شود. نه در صدور حكم آنچه بر او وارد شود، مورد اعتماد است، و نه در آنچه از او سر زد، شايسته است؛ چرا كه مدّعى دانستن حقيقت است. ۱

1.الكافى : ۱ / ۵۵ / ۶ ، نهج البلاغة : خطبه ۱۷ ، الإرشاد : ۱ / ۲۳۱ ، الاحتجاج : ۱ / ۶۲۱ / ۱۴۳ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 80133
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي