حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام صفحه 7

پيش‏گفتار

حكمت، در لغت‏

واژه «حكمت» در لغت ، از ريشه «حُكم» گرفته شده است و «حُكم» به معناى «منع» است ؛ زيرا حُكم و داورىِ عادلانه ، مانع ظلم مى‏شود . دهنه اسب و ديگر چارپايان نيز در عربى، «حَكَمه» ناميده مى‏شود ؛ چرا كه مهاركننده حيوان است و علم ، در عربى، «حكمت» ناميده شده است ؛ چرا كه از جهلِ عالِم ، جلوگيرى مى‏كند . ۱ همچنين بر هر چيز نفوذناپذيرى ، صفت «مُحكَم» اطلاق مى‏گردد .۲
آلوسى در تفسير روح المعانى ، در تبيين واژه «حكمت» ، از كتاب البحر جاحظ ، چنين نقل مى‏كند :
دانشمندان ، در معناى اين كلمه ، بيست و نُه قول دارند كه برخى از آنها به هم نزديك اند . پاره‏اى از عالمان ، بيشترِ اين معانى را اصطلاحى مى‏دانند كه قائل به آنها ، به مصداق مهمّ «حكمت» بسنده كرده و همان را در معناى آن آورده است ، وگرنه در اصل ، «حكمت» از مصدر «اِحكام» است كه به معناى استوارى در علم و گفتار و كردار يا همه اينهاست .۳
بنا بر اين ، از منظر واژه‏شناسى ، كلمه «حكمت» ، حاكى از نوعى استوارى و اِتقان است و به هر چيز استوار و نفوذناپذير ، اعم از مادّى يا معنوى ، اطلاق مى‏گردد .

1.ر.ك : معجم مقاييس اللّغة : مادّه «حكم» .

2.در الصحاح (ج ۵ ص ۱۹۰۲) در معناى «أحكَمتُ شَيئاً فَاُحكِمَ» آمده است : چيزى را استوار كردم و آن هم استوار شد ؛ يعنى پابرجا و محكم شد .

3.روح المعانى : ج ۳ ص ۴۱ .

حکمت‌نامه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام صفحه 8

حكمت ، در قرآن و حديث‏

واژه «حكمت» ، بيست بار در قرآن كريم آمده است و خداوند متعال ، در اين كتاب آسمانى ، 91 بار ، خود را با صفت «حكيم» ستوده است .۱
تأمّل در موارد كاربرد اين واژه در متون اسلامى ، نشان مى‏دهد كه حكمت ، از نگاه قرآن و حديث ، عبارت است از : «مقدّماتِ استوار علمى و عملى و روانى، براى نيل به مقصد والاى انسانيّت» و آنچه احاديث اسلامى در تفسير «حكمت» آورده‏اند ، در واقع ، مصداقى از مصاديق اين تعريف كلّى است.

اقسام حكمت‏

بر پايه آنچه در تعريف كلّى ذكر كرديم ، حكمت از نگاه قرآن و حديث ، به سه نوع تقسيم مى‏شود : حكمت علمى ، حكمت عملى و حكمت حقيقى . گفتنى است كه اين تقسيم‏بندى و نام‏گذارى ، بر اساس تأمّل در كاربردهاى واژه حكمت در قرآن و احاديث اسلامى است .
حكمت‏هاى علمى و عملى و حقيقى ، هر يك به منزله پلّه‏هاى نردبان استوارى هستند كه انسان با بهره‏گيرى از آنها ، به قلّه كمال انسانيّت ، صعود مى‏كند . جالب توجّه است كه بدانيم پلّه اوّل اين نردبان (حكمت علمى) را فرستادگان خداوند متعال ، بنا نهاده‏اند . پلّه دوم (حكمت عملى) را انسان ، خود بايد بسازد و پس از ساخته شدن آن ، آخرين پلّه جهش به مقام انسان كامل (يعنى حكمت حقيقى) را خداوند متعال ، آماده مى‏سازد .
اينك ، توضيح كوتاهى در باره اين سه گونه حكمت :

1 . حكمت علمى‏

مقصود از حكمت علمى ، هر گونه دانستنى يا معرفتى است كه براى صعود به مقام

1.در قرآن صفت «حكيم»، ۳۶ بار همراه با صفت «عليم» ، ۴۷ بار با صفت «عزيز» ، چهار بار با صفت «خبير» و يك بار همراه هر يك از صفات «توّاب» ، «حميد» ، «علىّ» و «واسع» آمده است .