سفیان ثوری(97 ـ 161 ق)

وی از «زهّاد ثمانیه» به شمار می آید.[۱] شیخ طوسی، او را جزﺀ اصحاب امام صادق(ع) آورده است.[۲] وی در سال ۹۷ ق زاده شد و در سال ۱۶۱ ق وفات یافت.[۳]

مکانت حدیثی

مشایخ او بیش از ششصد نفر معرّفی شده اند که اصلی ترین آنان، حبیب بن ابی ثابت، قیس بن مسلم و محمّد بن مُنکَدِر هستند. ابن جوزی، شاگردان او را ۲۰ هزار نفر معرّفی می کند که ذهبی، ضمن نقد این انتساب، مجموعه شاگردان وی را (با مجاهیل و کذّابین)، هزار و ۴۰۰ نفر می داند. اوزاعی، ابن جُرَیج و محمّد بن اسحاق، از وی روایت شنیده اند، امّا بیشترین حجم نقل روایت از او در میان حفّاظ اهل سنّت، از آنِ مالک بن اَنَس است.[۴]

سفیان ثوری، در طبقه ششم یا هفتم راویان حدیث، جای دارد.[۵] برخی رجالیان اهل سنّت، او را «أمیر المؤمنین فی الحدیث» خوانده اند و شعبه، وی را «احفظ» از خویش می دانست.[۶] اهل سنّت، اتقان، حفظ، حدیث شناسی، ضبط، ورع و زهد وی را در حدّی می دانند که او را از توصیف به توثیق، بی نیاز می سازد.[۷] ذهبی، دو نقطه ضعف در سفیان را یادآور شده است: یکی آن که او را اندکی به شیعه متمایل می داند که علی(ع) را بر عثمان، مقدّم می داشت و دیگری آن که نبیذِ قلیل غیر مُسکر را حلال می شمرد.[۸] ثوری شاخصه تفکّر اهل حدیث در دوره خویش است.[۹] از نظر رجالیان شیعه، ثوری به رغم آن که از امام صادق(ع) روایت دارد،[۱۰] از اصحاب امامیه به شمار نمی رود.[۱۱] او احادیث دروغی را به امام صادق(ع) نسبت داده است.[۱۲] همچنین از افراد نظامی هشام بن عبد الملک بوده و از شاهدان بر قتل زید بن علی معرّفی شده است.[۱۳] درنهایت، از زبان امام صادق(ع) ازجمله مانعان گسترش هدایت الهی و از «صادّین عن سبیل اللّٰه» معرّفی شده است.[۱۴]

احادیث و آثار

کتاب الجامع الکبیر، الجامع الصغیر و الفرائض،[۱۵] را به وی نسبت داده اند. شمار روایات او میان ۲۰ هزار تا ۳۰ هزار حدیث، گزارش شده است. روایات او در ابواب متعدّدی از صحاح اهل سنّت، به ویژه صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است.[۱۶] پنج روایت از او نیز در کتب اربعه شیعه وجود دارد.[۱۷]


[۱] . الأنساب، سمعانی : ج۱ ص۵۱۷.

[۲] . رجال الطوسی : ص۲۲۰ ش۲۹۲۴.

[۳] . سیر أعلام النبلاء : ج۷ ص۲۹۷ و ۲۳۰ ش۸۲.

[۴] . همان : ج۷ ص۲۳۰ - ۲۳۶ ش۸۲.

[۵] . الطبقات الکبری : ج۶ ص۳۷۱، تقریب التهذیب : ج۱ ص۳۷۱ ش۲۴۵۲.

[۶] . یحیی بن معین نیز ثوری را بر شعبة بن حجّاج، مقدّم می داشت (ر.ک : سیر أعلام النبلاء : ج۷ ص۲۳۷ ش۸۲).

[۷] . تاریخ بغداد : ج۹ ص۱۵۲ ش۴۷۶۳.

[۸] . سیر أعلام النبلاء : ج۷ ص۲۵۲، ۲۵۹ و ۲۶۰.

[۹] . دائرة المعارف بزرگ اسلامی : ج۹ ص۱۱۶، ذیل اصحاب حدیث.

[۱۰] . رجال الطوسی : ص۲۲۰، ش۲۹۲۴، رجال ابن داوود : ص۱۰۴ ش۷۰۰.

[۱۱] . خلاصة الأقوال : ص۲۲۸، معجم رجال الحدیث : ج۸ ص۱۵۱ و ۱۵۲ ش۵۲۲۳.

[۱۲] . رجال الکشّی : ج۲ ص۶۹۴ -۶۹۶ ش۷۴۱.

[۱۳] . مجمع البحرین : ج۱ ص۲۹۵.

[۱۴] . الکافی : ج۱ ص۳۹۲ ـ ۳۹۳ ح ۳.

[۱۵] . کشف الظنون : ج۵ ص۳۱۸.

[۱۶] . رجال صحیح مسلم، ابن منجویه : ج۱ ص۲۸۲ ـ ۲۸۴ ش۶۱۴.

[۱۷] . الکافی : ج۶ ص۲۳ ح ۶، تهذیب الأحکام : ج۹ ص۲۶۲ ح ۱۴ و ص۳۲۷ ح ۱۳ و ص۳۳۲ ح ۱۴ و ۱۵، الاستبصار : ج۴ ص۱۷۴ ح ۱۰ و ۱۱.