بررسی اصل رجالی «وثاقت رجال کتاب نوادر الحکمه»
سال
1389 / شماره پیاپی
/
صفحه
78-98
چکیده :
در اینجا اشکال مهمی وجود دارد که آقای هادوی تهرانی آن را بهطور خلاصه چنین آورده است:«گاهی توهم میشود که کلام ابن ولید ناظر به روایات محمد بن احمد بن یحیی است و مفاد آن حکمبه صحت خود روایات است؛مگر روایتهایی که استثنا شده و آنچه شیخ طوسی از صدوق نقل می-کند-... )حال اگر بگوییم که مدلول استثنا،توثیق مابقی نیست؛بلکه اطمینان به سایر روایات است،آنگاه در تفسیر سخن ابن نوح نسبت به استثنای محمد بن عیسی درمیمانیم؛ابن نوح از این استثنا قدح ابن عیسی را فهمید؛لذا گفت که او ظاهر العداله و ثقهاست،همچنین عمل کرد شیخ طوسی در تضعیف برخی از روات با استناد به سخنابن ولید(نمونه الاستبصار،ج 3،ص 261،ح 935. با مراجعهی مجدد به کلام نجاشی و شیخ طوسی روشن میشود که ابن ولید و شیخصدوق،قاعده را مقید به«نوادر الحکمه»نکردهاند؛اما اینکه چرا کتاب«نوادر الحکمه»بر سر زبانها افتاد و این قاعده به«اصل وثاقت رجال نوادر الحکمه»مشهور شد،شایدبه خاطر جامعیت این کتاب نسبت به سایر کتب محمد بن احمد بوده است. نکتهی دیگری که در کلام نجاشی قابل توجه است،آوردن استثنای منقول از ابن ولید،پس از تضعیفروایتگری محمد بن احمد است که چنین ترکیبی ظهور در تقدم و تأخر علی دارد؛یعنی-همانگونهکه گفته شد-از سویی به جهت ضعف اجمالی روایتگری محمد بن احمد و از سوی دیگر به خاطرجلالت شأن وی و وثاقت شخصی او و همچنین وثاقت بسیاری از مشایخ او لازم است؛بهگونهایعمل شود که روایات وی از حیز انتفاع خارج نگردد و خطر نقل از ضعفا و روایت مراسیل هم دفع گردد؛لذا علمایی مثل ابن ولید به چارهاندیشی پرداخته و چند عنوان را که خطر،در ذیل این عناوینرخ میدهد و همچنین افرادی را که اینها و یا طریق آنها موجب طعن در روایات محمد بن احمدشده،استثنا میکنند."
کلیدواژههای مقاله :وثاقت رجال کتاب نوادر الحکمه محمد بناحمد بن یحیی، نوادر الحکمه، ابن ولید، محمد بن حسن بن ولید، محمد بنعیسی بن عبید، توثیق، روایات، کتاب، بن ولید،