365
مَنهَجُ اليقين

[ لزوم دوستى با مسلمانان مستمند و پرهيز از تحقير آنان ]

وَ عَلَيْكُمْ بِحُبِّ الْمَسَاكِينِ۱الْمُسْلِمِينَ ؛ فَإنَّهُ مَنْ حَقَّرَهُمْ وَ تَكَبَّرَ عَلَيْهِمْ فَقَدْ زَلَّ عَنْ دِينِ اللّه ِ ، و اللّه ُ لَهُ حَاقِرٌ وَ مَاقِتٌ ، وَ قَدْ قَالَ أبونَا رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أمَرَنِى رَبِّى بِحُبِّ الْمَسَاكِينِ الْمُسْلِمِينَ .
وَ اعْلَمُوا أنَّهُ مَنْ حَقَّرَ أحَدا مِنَ الْمُسْلِمِينَ ألْقَى اللّه ُ عَلَيهِ الْمَقْتَ مِنْهُ وَ الْمَحَقَرَةَ حَتَّى يَمْقُتَهُ النَّاسُ ، وَ اللّه ُ لَهُ أشَدُّ مَقْتَا .
فَاتَّقُوا اللّه َ فِى إخْوَانِكُمُ الْمَساكِينِ الْمُسْلِمِينَ ؛ فَإنَّ لَهُمْ عَلَيْكُمْ حَقّا أنْ تُحِبُّوهُمْ ؛ فَإنَّ اللّه َ أمَرَ رَسُولَهُ صلى الله عليه و آله بِحُبِّهِمْ ، فَمَنْ لَمْ يُحِبَّ مَنْ أمَرَ اللّه ُ بِحُبِّهِ فَقَدْ عَصَى اللّه َ وَ رَسُولَهُ ، وَ مَنْ عَصَى اللّه َ وَ رَسُولَهُ وَ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ مَاتَ وَ هُوَ مِنَ الغَاوِينَ.

و بر شما باد به دوست داشتن فقراى مسلمانان ؛ زيرا كه كسى كه فقراى مسلمانان را حقير و خُرد شمارد و بر ايشان ، تكبّر و بزرگى كند ، از دين الهى لغزيده است و خداى تعالى ، او را حقير مى شمارد و دشمن مى دارد . و به تحقيق كه پدر ما حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرموده كه : خداوند من ، مرا امر كرده به دوستى مساكين مسلمانان . و بدانيد كه كسى كه حقير مى شمارد يكى از مسلمانان را ، خداى تعالى بر او مى اندازد غضب خود را و حقير مى سازد او را تا آن كه مردم ، او را دشمن دارند . و غضب و دشمنى خداى تعالى ، مر او را سخت تر است از دشمنىِ مردم . پس ، از خداى تعالى حذر كنيد در باب برادران مسلمان خود كه فقير باشند ؛ زيرا كه ايشان بر شما حقّى دارند و آن ، دوست داشتن ايشان است ؛ زيرا كه خداى تعالى ، رسول خود را صلى الله عليه و آله امر كرده به دوستىِ ايشان . پس كسى كه دوست ندارد كسى را كه خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ امر به دوستىِ او فرموده باشد ، خدا و رسول را اطاعت نكرده ، و كسى كه عصيانِ خدا و رسول كند و بر آن حال بميرد ، از جمله گم راهان خواهد بود .
بدان كه در معنى فقير و مسكين ، اختلاف كرده اند كه آيا فقير ، آن است كه پريشانى او بيشتر باشد يا مسكين . و هر دو در اين معنى شريك اند كه قوتِ يك ساله خود و عيال خود را نداشته باشند و كسى [ را ] نداشته باشند كه قوتِ ايشان را كافى باشد .

1.. ب : + «و» .


مَنهَجُ اليقين
364

[ نماز عصر (وسطى) ]

و در نماز «وسطى» كه در اين حديث شريف بر طبق آيه كريمه ، امر به محافظت آن واقع شده ، اختلاف كرده اند . و روايات نيز خالى از اختلافى به حَسَب ظاهر نيست و در بعضى اخبار ، به نماز ظهر تفسير شده و گفته اند كه ظهر ، نماز ميانين است ، از اين جهت كه در ميان روز ، گزارده مى شود . و چون اوّلْ نمازى كه واجب شد ، نماز ظهر بود ، بنا بر اين ، به خصوصِ محافظتِ آن ، امر واقع شده . ۱
و در بعضى اخبار ، به نماز عصر تفسير شده و گفته اند : تسميه آن به «وسطى» ، بنا بر آن است كه در ميان چهار نماز واقع شده كه دو از آن چهار ، در شب به جاى ۲ آورده مى شود ، و آن ، مغرب و عشاست ، و دو در روز و آن ، صبح و ظهر است ، و چون وقت عصر ، اكثر مردم مشغول كارها مى باشند ، امر به خصوص آن ، وارد شده . و به وجوه ديگر نيز بعضى از مفسّرين ، تفسير كرده اند .
و قنوت ، در لغت به معنى دعا و طاعت و سكوت آمده . و مشهور ميانه ۳ علما آن ۴ است كه قنوت نماز ، سنّت مؤكّد است ، و از كلام بعضى ظاهر مى شود كه واجب مى دانند .

1.. همان ، ص ۲۷۱ ، ح ۱ .

2.. ج : «جا» .

3.. ج : «ميان» .

4.. ب : «اين» .

  • نام منبع :
    مَنهَجُ اليقين
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 287267
صفحه از 527
پرینت  ارسال به