345
مَنهَجُ اليقين

مَنهَجُ اليقين
344

[ حد نداشتن ياد و ذكر الهى ]

و در فضيلت دعا و ذكر ، قبل از اين مذكور شد .
و از جمله اخبار كه در باب ذكرِ كثير واقع ۱ شده ، روايت كرده است محمّد بن يعقوب كلينى رضى الله عنهاز حضرت امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود : هيچ چيز نيست كه او را حدّى و آخرى نباشد كه به آن منتهى شود ، مگر ذكر الهى كه او را حدّى ۲ نيست كه به آن حد ، منتهى شود .
و خداى تعالى ، نمازى چند را واجب ساخته . و كسى كه آنها را به جا مى آورد ، حدّش همان است . و روزه ماه رمضان را فرموده . پس كسى كه آن را روزه مى دارد ، حدّش همان است . و حج را واجب ساخته ، پس كسى كه حج مى كند ، حدّش همان است . پس هر يك از اينها حدّى دارند به غير از ذكر كه خداى تعالى ، به اندكِ آن راضى نشده و از براى آن ، نهايتى مقرّر نساخته كه به آن جا منتهى شود .
بعد از آن ، اين آيه را تلاوت فرمود كه : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا *وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً»۳ ؛ يعنى : اى جماعتى كه ايمان آورده ايد ! ذكر خداى تعالى ، بسيار بكنيد و تسبيح الهى به جاى آوريد ، در اوّلِ روز و آخرِ روز .
بعد از آن فرمود كه : از براى آن ، حدّى مقرّر نساخته كه به آن منتهى شود و پدرم عليه السلام ذكر خداى تعالى ، بسيار مى كرد و من با آن حضرت ، راه مى رفتم و ذكر مى كرد ، و با او چيزى مى خوردم و ذكر مى كرد ، و با مردم حديث مى كرد و اين معنى ، او را از ذكر الهى باز نمى داشت . و من مى ديدم زبان او را كه به كام چسبيده ۴ و مى گويد ۵ : «لا إله إلّا اللّه » . و ما را جمع مى كرد و به ذكر ، امر مى فرمود تا وقتى كه آفتاب طلوع كند . و مى فرمود هر كدام را كه قرآن مى توانستيم خواند كه قرآن بخوانيم ، و هر كدام كه نمى توانستيم ، مى فرمود تا ۶ ذكر خداى تعالى بكنيم . و خانه اى كه در آن جا قرآن مى خوانند و ذكر خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ مى كنند ، بركت آن خانه ، بسيار مى شود و ملائكه ، آن جا حاضر مى شوند و شياطين ، از آن جا دورى مى كنند و در نظر اهل آسمان و زمين ، روشن و نورانى مى نمايد ، مانند ستاره كه در نظر اهل زمين ، روشن مى نمايد . و خانه اى كه در آن جا قرآن نمى خوانند و ذكر خداى تعالى نمى كنند ، بركتش كم مى شود و ملائكه ، از آن جا دورى مى كنند و شياطين ، حاضر مى شوند .
و حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : آيا خبر ندهم ۷ شما را به چيزى كه بهترينِ اعمال شما و بيشتر از همه اعمال ، موجب رفعت درجات شما باشد و پاكيزه ترين آنها باشد نزد خداوندِ شما و از براى شما ، بهتر از دينار و درهم باشد ، و بهتر از آن باشد ۸ كه به دشمن برخوريد و ايشان را بكُشيد و شما را بكُشند ؟ گفتند : خبر ده ما را ، يا رسول اللّه ! فرمود كه : ذكر الهى است كه به جا آوريد .
بعد از آن فرمود كه : مردى به خدمت حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمده ، گفت كه : بهترينِ اهل مسجد كيست؟ فرمود كه: آن كسى كه ذكر خداى تعالى، بيشتر مى كند. و حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: كسى را كه به او خداى تعالى ، زبانِ ذاكر داده باشد ، به تحقيق كه خيرِ دنيا و آخرت ، به او عطا فرموده .
و در تفسير قول خداى تعالى كه : «وَ لَا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ»۹ . فرمود كه : بسيار مشمار كار خيرى را كه از براى خداى بكنى . و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : شيعه ما ، آن جماعت اند كه وقتى كه تنها باشند ، ذكر خداى تعالى ، بسيار كنند . ۱۰
و از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود : در توراتى كه تغيير نيافته ، مكتوب است كه حضرت موسى عليه السلام از خداوند خود سؤال كرد كه : خداوندا ! آيا تو به من نزديكى تا تو را آهسته بخوانم يا از من دورى تا تو را بلند ۱۱ بخوانم ؟ خداى تعالى ، به او وحى كرد كه : من ، همنشينم ۱۲ با كسى كه ذكر من مى كند . حضرت موسى گفت : خداوندا ! كيست در سِتْر تو ، روزى كه پرده اى به غير از پرده تو نيست ؟ خداى تعالى فرمود كه : آنهايى كه ذكر من مى كنند و من ، ايشان را ياد مى كنم و با يكديگر ، به جهت رضاى من ، دوستى مى كنند . پس من ، ايشان را دوست مى دارم و اين جماعت ، آنهايند كه وقتى كه من مى خواهم كه ۱۳ بلايى بر اهل زمين بفرستم ، ايشان را ياد مى كنم و به سبب ايشان ، آن بلا را از اهل زمين ، رفع مى كنم . ۱۴
و از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ مى فرمايد كه : كسى كه ذكر من كند در ميان جماعتى از مردمان ، من او را ذكر مى كنم در ميان جماعت ملائكه . ۱۵
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود كه : هيچ طايفه اى جمع نمى شوند در مجلسى كه در آن مجلس ، ذكر الهى را ترك نمايند و صلوات بر حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله نفرستند ، مگر آن كه آن مجلس ، موجب حسرت و وَبال ايشان خواهد بود در روز قيامت . ۱۶
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرموده : كسى كه ذكر الهى بسيار مى كند ، خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ او را دوست مى دارد ، و كسى كه ذكر الهى بسيار مى كند ، ۱۷ دو بَرات از براى او مى نويسند : يكى ، بَرات از نفاق ، و يكى ، از آتش جهنّم . ۱۸
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام از جمله ذكر كثير است كه خداى تعالى فرموده «اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا»۱۹ . ۲۰
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : صاعقه اى نمى رسد به كسى كه ذكر الهى كند . شخصى پرسيد كه : ذاكر ، كدام است ؟ فرمود : كسى كه صد آيه بخواند . ۲۱

1.. ج : «وارد» .

2.. ج : «حد» .

3.. سوره احزاب ، آيه ۴۱ و ۴۲ .

4.. الف : «مى چسبيد» .

5.. الف : «مى گفت» .

6.. ج : «كه» .

7.. ب : «بدهم» .

8.. - «و بهتر از آن باشد» .

9.. سوره مدثر ، آيه ۶ .

10.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۹۸ و ۴۹۹ ، ح ۱ .

11.. ج : + «به آواز» .

12.. الف : «هميشه هستم» .

13.. ب : - «كه» .

14.. همان ، ص ۴۹۶ و ۴۹۷ ، ح ۴ .

15.. همان ، ص ۴۹۶ ، ح ۱۳ .

16.. همان ، ص ۴۹۷ ، ۵ .

17.. الف : - «خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ او را دوست مى دارد ، و كسى كه ذكر الهى بسيار مى كند ،»

18.. همان ، ج ۲ ، ص ۴۹۹ و ۵۰۰ ، ح ۳ .

19.. سوره احزاب ، آيه ۴۱ .

20.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۵۰۰ ، ح ۴ .

21.. همان جا ، باب ان الصاعقة لاتصيب ذاكرا ، ح ۲ .

  • نام منبع :
    مَنهَجُ اليقين
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 286016
صفحه از 527
پرینت  ارسال به