آزادى اظهار عقيده از نظر عقل

پرسش :

آیا از نظر عقل، آزادی اظهار عقیده، درست است؟



پاسخ :

از ديدگاه عقل ، اين از ابتدايى ترين حقوق بشر است كه هر كس بتواند بگويد : «عقيده من ، اين است» و هيچ كس حق ندارد مزاحم او شود ، همان طور كه هر كس حق دارد زندگى شخصى خود را ، هر گونه كه مى خواهد ، اداره كند ، البته تا آن جا كه مزاحم ديگران نباشد. آزادى اظهار عقيده ، علاوه بر اين كه حقّ طبيعى هر انسان است ، موجب برخورد آرا و رشد باورهاى علمى و تصحيح عقايد نيز هست.

بنا بر اين ، كمترين ترديدى در صحّت و ضرورت اين آزادى از منظر عقل نيست . آنچه در اين مورد ، قابل بررسى است ، دو مسئله است :

مسئله اوّل . آيا انسان حق دارد بر خلاف آنچه مى داند و عقيده واقعى اوست ، اظهار نظر كند؟

مسئله دوم . آيا انسان ، عقلاً در تصحيح عقايد موهوم و باورهايى كه مبتنى بر تفكّر و تحقيق نيستند ، وظيفه اى دارد؟

در پاسخ سؤال اوّل ، بايد گفت : اگر ما باشيم و داورى عقل ، هر چند عقل اظهار نظر كردن بر خلاف باور واقعى را تقبيح مى كند ، ولى تا آن جا كه استفاده از آزادى بيان ، ضررى به ديگران نرساند ، مجوّزى براى سلب آن نمى بيند.

پاسخ سؤال دوم نيز اين است كه عقل ، ضمن اين كه بيان عقيده را آزاد اعلام مى كند ، به دو دليل اقدام براى تصحيح عقايد را لازم مى داند :

دليل اوّل ، اين كه : عقيده ، اساس و پايه عمل است و باورهاى موهوم و نادرست ، جامعه را به فساد و تباهى مى كشند.

دليل دوم ، اين كه: مبارزه با عقايد موهوم ، اقدامى در جهت آزادسازى انديشه است و عقل نمى تواند موجبات آزادى خود را لازم نداند.

توضيح ، اين كه : آزادى عقيده و آزادى انديشه ، اصولاً با هم تضاد دارند ؛ يعنى نمى شود هم عقيده آزاد باشد و هم انديشه آزاد باشد ؛ زيرا عقيده چيزى است كه به ذهن ، بسته مى شود و پيوند مى خورد و ضميمه جان انسان مى گردد. بدين جهت ، باورهاى انسان ، اگر مبناى فكرى و تحقيق نداشته باشند ، زنجيرهايى مى گردند كه دست و پاى فكر و روح را در بند مى كشند و انديشه را در حصار موهومات ، حبس مى كنند و نمى گذارند انسان ، آزاد بينديشد و به باورهاى علمى و مطابق با واقع برسد.

بر اين اساس ، يا بايد آزادى انديشه را انتخاب كرد و يا آزادى عقايد موهوم را. اگر آزادى انديشه انتخاب شود ، مبارزه براى شكستن زنجيرهاى عقايد موهوم ، يك امر جدّى و لازم است و همان طور كه كسى وقتى در زنجير محكم بسته شده ، خود نمى تواند آن زنجير را باز كند و شخصى آزاد بايد براى آزادى او اقدام نمايد ، همچنين انديشه اى كه در زنجير باورهاى غلط محكم بسته شده و عقايد نادرست ، آن را احاطه كرده اند ، خود نمى تواند خويش را از بند باورهاى نادرست نجات دهد و بايد فرد ديگرى كه آزاد است ، براى شكستن اين زنجيرها و آزادى او اقدام كند.

بنا بر اين ، از ديدگاه عقل ، اقدام براى پالايش عقايد ديگران ، امرى لازم است و با عنايت به اين كه پالايش عقايد ، با زور و اجبار ، امكان پذير نيست ، اقدام براى پالايش عقايد ديگران ، عبارت است از : روشنگرى براى رشد عقايد صحيح ، آشنا كردن مردم با حقايق از طريق برهان ، و نشاندن تحقيق به جاى تقليد.

البته اگر فرد يا افرادى سدّ راه آزادى انديشه و پالايش عقايد شوند ، ديگر جاى برهان نيست و در اين جا عقل مى گويد كه اين سد بايد با قدرت شكسته شود تا زمينه رشد عقايد درست و زوال عقايد نادرست مهيّا گردد.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت