يك . حلال بودن غذا
نخستين و مهم ترين ره نمود اسلام در باره موادّ غذايى مورد مصرف ، اين است كه بايد «حلال» باشد ، بدين معنا كه :
اوّلاً : آنچه انسان مصرف مى كند ، بايد از راه مشروع تهيّه شده باشد . غذايى كه از راه نامشروع و تجاوز به حقوق ديگران تهيّه گردد ، اگرچه ممكن است براى سلامت جسم ضرر نداشته باشد ، امّا بى ترديد براى سلامت روان ، زيانبار است .
ثانياً : غذاى انسان بايد از «طيّبات» تهيّه شده باشد . بر اين اساس ، انسان نبايد غذاهايى را كه طبع توده مردم از آنها نفرت دارد و يا اسلام ، خوردنِ آنها را ممنوع مى داند (مانند : گوشت مردار يا حيوانات حرام گوشت) ، مصرف كند ، هر چند تجاوز به حقوق ديگران نباشد .
ثالثاً : غذا براى شخص مصرف كننده زيانبار نباشد ، بدين معنا كه ممكن است غذاى خاصّى براى يك نفر حلال باشد ، امّا براى ديگرى به دليل آن كه بيمار است ، زيانبار و حرام باشد .
رابعاً : چگونگى مصرف آن براى جان يا جامعه مفسده نداشته باشد ، هرچند كه غذايى حلال باشد و براى جسم هم زيانبار نباشد . براى نمونه ، غذا خوردن در ظروف طلا و نقره يا غذا خوردن بر سر سفره اى كه مشروبات الكلى در آن قرار دارد ، در اسلام ممنوع شده است .
دو . دو وعده غذا در شبانه روز
در احاديث اسلامى براى تداوم سلامت و شادابى ، خوردن دو وعده غذا در صبح و شام ، توصيه شده است . اهل بهشت نيز كه در «دار السلام» جاويد هستند ، در همين دو وعده ، غذا ميل مى كنند : «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا ؛ [1] و روزى شان ، صبح و شام ، در آن جا [آماده] است» .
سه . توصيه به كم خوردن
پيشوايان دين ، ضمن تأكيد بر كم خورى ، منافع فراوانى را براى آن ذكر كرده اند ، مانند : تداوم سلامت بدن ، صفاى انديشه ، نورانيت دل ، رهايى از دام شيطان ، بهره گيرى از ملكوت هستى ، نزديكى به خداوند متعال و استفاده بهتر از عبادت او .
چهار . خطر پرخورى
پرخورى در احاديث ، به شدّت نكوهيده است ؛ چرا كه از سلامت مى كاهد و شهوت را مى افزايد ، بدن را بدبو مى كند و زمينه را براى انواع بيمارى هاى جسمى و روحى فراهم مى سازد . پرخورى ، جوهر نفس را تباه مى كند ، به نيروى تقوا و ورع ضربه مى زند ، بر تيزهوشى ، حجاب مى افكند و دل را سخت و تاريك مى سازد . شخص پرخور ، خواب هاى آشفته مى بيند ، هنگام عبادت ، احساس كسالت مى نمايد . از اين رو ، عبادتش اندك است و از بساط قرب حضرت حق ، دور . و نهايت ، اين كه سيرى در دنيا ، موجب گرسنگى در آخرت خواهد شد .
پنج . ميزان مفيد خوراك
براى پيشگيرى از زيان هاى پرخورى و بهره گيرى از منافع كم خورى ، پيشوايان اسلام توصيه كرده اند كه انسان پيش از آن كه اشتها داشته باشد ، چيزى ميل نكند و قبل از آن كه اشتهايش كاملاً از بين برود ، از خوردن ، دست بكشد :
كُل وَ أنتَ تَشتَهى وَ أمسِك وَ أنتَ تَشتَهى . [2]
زمانى كه اشتها دارى ، غذا بخور و تا هنوز اشتها دارى ، دست از غذا بكش .
شش . برترين خوراكى و بهترين سفره
از نظر احاديث اسلامى ، برترينِ غذاها ، غذايى است كه داراى چند ويژگى باشد :
اوّل ، آن كه : از دست رنج كسى كه از غذايش ميل مى كنند ، تهيّه شده باشد .
دوم ، آن كه : خانواده او آن را دوست داشته باشند .
و سوم ، آن كه : تهيّه و خوردن آن ، موجب آزار ديگران نباشد .
بهترينِ سفره ها نيز پاكيزه ترين ، حلال ترين و ساده ترينِ آنهاست ؛ سفره اى كه انواع غذاهاى رنگارنگ و گران قيمت ـ كه اهل بيت عليهم السلام از مصرف آنها به خدا پناه مى بردند ـ بر آن ، چيده نشده باشد .
هفت . آداب غذا خوردن
آداب غذا خوردن ، به چند بخش تقسيم مى شود :
بخش يكم . نكاتى كه سزاوار است قبل از خوردن غذا رعايت شوند :
نكاتى كه پيشوايان اسلام براى حضور بر سر سفره غذا توصيه كرده اند ، عبارت اند از : گذاشتن سبزيجات در سفره ، شستن دست ها و خشك نكردن آنها با هوله ، در آوردن كفش ها ، نشستن بر سر سفره با فروتنى ، سهيم كردنِ بيننده (اعم از انسان يا حيوان) ، و در آخر ، صدقه دادن از آن غذا و يا همانند آن .
بخش دوم . نكاتى كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند :
الف ـ تدبّر در اين كه آنچه از انواع خوراكى ها مورد نياز بدن انسان است ، چگونه در نظام آفرينش پديد آمده است و چه عواملى دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده ، آماده گرديده و اكنون او مى تواند با ميل و اشتها از آن استفاده نمايد ؛
ب ـ آغاز كردن خوردن با نام و ياد آفريدگار مهربانى كه انواع غذاهاى مفيد را براى تأمين نيازهاى انسان ، در نظام آفرينش قرار داده است . نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر نوع غذا ، و تكرار آن ، هر گاه كه در ميان غذا خوردن ، سخن گفته شود و نيز سپاس گفتن فراوان در هنگام خوردن ؛
ج ـ آغاز كردن غذا با نمك (در صورتى كه خوردن نمك براى او ضرر نداشته باشد) ؛ [3]
د ـ آغاز كردن از سبُك ترين غذاها ؛
ه ـ نخوردن غذاى داغ و خوردن غذاى نيم گرم ، پيش از آن كه سرد شود ؛
و ـ استفاده كردن از دست راست ؛
ز ـ كوچك گرفتن لقمه ؛
ح ـ خوب جويدن غذا ؛
ط ـ طولانى كردن نشستن بر سر سفره ؛
ى ـ گرامى داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا ؛
ك ـ استفاده كردن از آنچه از سفره مى ريزد (البتّه در منزل و در صورتى كه آلوده نشده باشد ، وگر نه كسى كه در صحرا غذا ميل مى كند ، بهتر است آنچه را كه از سفره مى ريزد ، براى حيوانات بگذارد) ؛
ل . امساك از خوردن غذا پيش از سير شدن كامل و در حالى كه قدرى از اشتها باقى است .
بخش سوم . كارهايى كه هنگام غذا خوردن ، ترك آنها شايسته است :
الف ـ اسراف (زياده روى) در كيفيت و كميت خوراك ؛
ب ـ خوردن غذايى كه به آن بى ميل است ؛
ج ـ دميدن در غذا ؛
د ـ خوردن با دست چپ ؛
ه ـ خوردن با يك انگشت و دو انگشت ؛
و ـ بلند آروغ زدن ؛
ز ـ پاك كردن زياد استخوان ها ؛
ح ـ آب خوردن ميان غذا ؛
ط ـ آب خوردن پس از خوردن گوشت ؛
ى ـ خوردن در حال سيرى .
بخش چهارم . حالاتى كه غذا خوردن در آنها نكوهيده است :
به طور كلّى ، ميل كردن غذا در حالاتى كه از نظر بهداشتى زيانبارند ، نيز ميل كردن غذا به شيوه ضدّ اخلاقى (مانند غذا خوردن به شيوه متكبّران) و يا به گونه اى كه عرف جامعه بر نمى تابد ، در اسلام ، نكوهيده شناخته مى شود ، و آنچه در احاديث مربوط به اين بخش آمده (مانند نهى از غذا خوردن در حال «اتكاء» يا «انبطاح» يا «استلقاء» يا «قيام» يا «مشى» و يا «غذا خوردن در حال جنابت») در صورتى است كه منطبق با يكى از عناوين مذكور گردد .
بخش پنجم . توصيه به هم غذا شدن با ديگران :
در احاديث اسلامى ، غذا خوردن به تنهايى ، مذموم شناخته شده و توصيه گرديده كه انسان هر قدر مى تواند ، ديگران را در غذاى خود سهيم نمايد . نيز غذا خوردن با خانواده ، خدمت گزاران و يتيمان ، مورد تأكيد قرار گرفته است .
بخش ششم . آدابى كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ، ضرورى است :
الف ـ خوردن از قسمت جلوى خود ؛
ب ـ خوردن از اطراف غذايى كه براى همه آماده شده و از وسط آن بر نداشتن ؛
ج ـ نگاه نكردن به لقمه ديگران ؛
د ـ رعايت حقوق ديگران در آنچه در سفره است ؛
ه ـ شروع توسّط صاحب غذا يا بهترين شخص حاضر بر سر سفره ؛
و ـ ادامه دادن به خوردن ، تا سير شدن همه كسانى كه بر سر سفره نشسته اند ؛
ز ـ بلند شدن از سر سفره ، قبل از بر چيدن آن .
هشت . آداب پايان دادن غذا و برچيدن سفره :
پايان غذا خوردن ، مانند آغاز آن ، آدابى دارد كه رعايت آنها براى سلامت جسم و جان ، سودمند است . اين آداب را مى توان به آدابِ : عرفانى ، اجتماعى و بهداشتى تقسيم كرد :
الف ـ ادب عرفانى ، كه عبارت است از : سپاس گزارى از ولى نعمت حقيقى ـ كه خداوند متعال است ـ و دعا براى بركت يافتن روزى ؛
ب ـ ادب اجتماعى ، كه عبارت است از : يادآورى گرسنگان و مسئوليتى كه افراد سير در برابر آنان دارند و تلاش براى كاستن فقر و گرسنگى از جامعه در حدّ توان ؛
ج ـ ادب بهداشتى ، كه عبارت است از : شستن دست ها ، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها ، تميز كردن آنچه زير سفره ريخته ، قدرى استراحت بر پشت ، و نخوابيدن بلافاصله پس از خوردن غذا .
نُه . آداب خوردن گوشت و ميوه :
خوردن گوشت و ميوه از منظر احاديث اسلامى ، آداب ويژه اى دارد كه اجمالاً بدانها اشاره مى كنيم :
الف ـ آداب خوردن گوشت
1 . انتخاب گوشت جلوىِ لاشه ، خصوصاً ذراع (سردست) ؛
2 . شستن گوشت ، قبل از طبخ ؛
3 . تكّه تكّه كردن گوشت به وسيله دندان به هنگام خوردن (و قطع نكردن آن با چاقو) ؛
4 . نخوردن گوشتِ «قديد» [4] ؛
5 . نخوردن گوشت خام ؛
6 . خوردن گوشت ، سه روز يك بار ، يا هفته اى يك بار ، و ترك نكردن آن براى چهل روز ، و اجتناب از خوردن آن در هر روز ؛
7 . اجتناب از پاك كردن كامل استخوان و از خوردن مغز قلم .
ب ـ آداب خوردن ميوه
1 . شستن ميوه با آب ؛
2 . ياد خدا هنگام خوردن آن ؛
3 . خواندن دعاى ويژه [5] به هنگام ديدن ميوه جديد ؛
4 . خوردن ميوه در آغازِ فصل به دست آمدنش ، و نخوردن آن در اواخر آن فصل ،
5 . خوردن ميوه با پوست آن .
[2] ر . ك : ص 460 ح 313 .
[3] ممكن است توصيه به خوردن نمك در آغاز و پايان غذا در احاديث اسلامى ، براى مناطقى باشد كه <-> به دليل تعريق فراوان ، نمك بدن آنها كاسته مى شود ، يا براى ضدّ عفونى كردن دهان باشد . البتّه ظاهر احاديث فراوانى كه به اين مطلبْ توصيه كرده اند ، اين است كه خوردن اندكى نمك قبل از غذا و بعد از آن ، براى برخى بيمارى ها ، مفيد است .
[4] قَديد ، به گوشت خشك شده در برابر آفتاب گفته مى شود .
[5] ر . ك : همين دانش نامه : ج 5 ص 59 (غذا خوردن / فصل نهم : آداب خوردن ميوه / دعا كردن هنگام خوردن ميوه نوبر) .