اذان - صفحه 2

درآمد

اذان ، در لغت

اذان ، اسم مصدر از ريشه «أذن» به معناى علم و اعلام است . ابن فارس در معناى اين واژه مى گويد :
الهَمزَةُ وَ الذّالُ وَ النّونُ أصلانِ مُتَقارِبانِ فِى المَعنى ، مُتَباعِدانِ فِى اللَّفظِ: أحَدُهُما أُذُنُ كُلِّ ذى أُذُنٍ ... . وَالأَصلُ الآخَرُ العِلمُ وَالإِعلامُ، تَقولُ العَرَبُ : «قَد أذِنتُ بِهذَا الأَمرِ» أى عَلِمتُ و «آذَنَنى فُلانٌ» أعلَمَنى ... . وَ مِنَ البابِ الأَذانُ ، وَ هُوَ اسمُ التَّأذينِ ، كَما أنَّ العَذابَ اسمُ التَّعذيبِ .۱
أذن (همزه و ذال و نون) ، دو ريشه معنايى دارد كه در معنا به هم نزديك اند و در لفظ ، از هم دور . يكى از آن دو ، به معناى گوش است ... و ديگرى به معناى آگاهى و آگاه ساختن . عرب مى گويد : «قد أذنتُ بهذا الأمر» يعنى: از آن آگاه شدم . و مى گويد : «و آذننى فلان» يعنى: فلانى مرا آگاه ساخت ... . و از همين معناست «اذان» كه اسم از «تأذين» (از باب تفعيل) است ، چنان كه «عذاب» اسم از «تعذيب» است .

اذان ، در قرآن و حديث

در قرآن ، واژه «أذان» و مشتقّات از مادّه «أذن» ، در همان معناى لغوى استعمال

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۷۵ و ۷۷ مادّه «أذن» .

صفحه از 169